«آزادی از ترس و آزادی از خواستن»

                                                                                           محمّد رضا علی­پور

                                                                                                 بخش نخست 

 

   آزادی و استقلال فردی بنیان ارزش­هایی است که از یک سوی مبتنی بر آزادی همه انسان ها از هرگونه بردگی و بندگی، شکنجه و رفتار و مجازات بيرحمانه، غير انسانی و تحقرآمیز، بازداشت، زندانی و تبعيد خودسرانه و اقدامات مشابه، و از سوی ديگر مبتنی بر آزادی همه انسان ها در طرح ريزی آزاد و مستقل زندگی خود و انتخاب مسیر تحقق آمال مشروع آن­هاست. آزادی و استقلال، هسته مرکزی تبلور کرامتی است که مفهوم "شخص" را زینت می­بخشد و بر شالوده همین منزلت و کرامت انسانی است که "شخص" قادر به عینیت بخشی به مفاهیم آزادی و استقلال می­شود.

    این مباحث خود منطبق و مبتنی بر استقلال اراده فرد است. اراده­ای که خود معیار سنجش و رسیدن به استعداد، توانايی و خودشکوفایی انسان است. انسان ذاتاً از کجا و چگونه آغاز کردن را خود انتخاب و مسیر حرکت برای عینیت بخشیدن به این توانایی­ها و استعدادها را نیز خود برمی­گزیند. به بیان ساده، آزادی و استقلال به صورتی جدايی ناپذير با منزلت انسان پيوندی ناگسستنی دارند.

   اگر دست‌یابی به آزادی، حق و محروم كردن آنان از استیفای این حق عاملی است در تنزیل و شاید حتی اضمحلال کرامت ذاتی او، به همین نسبت نیز می‌توان گفت این حق مردم یك جامعه است كه از ترس آزاد باشند. به این معنا كه جامعه­ای که افراد در آن زیست می­کنند باید فاقد عوامل اخلال در نظم روانی و امنیّت ذهنی شهروندان باشد.

    آزادی از هراس و وحشت و برخورداری از امنیّت روانی و ذهنی، بی‌تردید یكی از اساسی‌ترین حقوق بشری و نیازهای شهروندان هر جامعه‌ای است و می‌توان گفت خواسته­ای است که اولی بر دیگر موراد و به بیانی زمینه ساز استیفای دیگر حقوق دیگر آن­هاست. آزادی از ترس می‌تواند در هر جامعه‌ای مطرح باشد بی‌تردید، زیستن در فضای ترس‌آگین و هراس‌آمیز و زیستن در فضای آزاد بسیار متفاوت‌اند.

واژه های "آزادی از ترس"[1] و "آزادی از خواستن"[2]برای اولین بار توسط فرانك روزولت رئیس جمهور اسبق آمریکا در سخنرانی معروف وی در کنگره به تاریخ 6 ژانویه 1941 به کار برده شد.[3] وی در آزادی های چهارگانه معروف خود به این مقوله اشاره نمود. آزادی های چهارگانه روزولت در زمان طرح از دو منظر تعهّد فردی و جمعی دولت ها نگریسته می­شد. بدین مفهوم که، "آزادی بیان "[4] و "آزادی پرستش"[5] به عنوان تعهّدات سلبی تک تک دولت ها در قبال اتباع خود- یعنی محدود كردن دولت نسبت به نقض آن ها- به عنوان "آزادی منفی"[6] تلقی شده و "آزادی از خواستن" یعنی تحویل كمك داخلی و خارجی از سوی دولت به افراد و "آ‍زادی از ترس"یعنی سیاست بین المللی برای تحمیل صلح میان ملت ها، به عنوان تعهّدات ایجابی و جمعی دولت ها به عنوان "آزادی مثبت"[7] تلقی می شدند.

   اگرچه، در زمان طرح موضوع، این ایده بسیار مترقی تلقی می شده است. امّا، نگرش به مقوله "آزادی از ترس" که از منظری جهانی به آن نگریسته می شد، تعهّد جمعی انگاشته شده و همانند "آزادی از خواستن" فرض می گردید. چراکه در این نگرش، دولت ها با عدم دست یازیدن به اعمال خشونت بار در صحنه بین­المللی یا عدم امکان و کنترل آن توسط سازوکاری بین المللی در واقع، اعطاء کننده صلح به ملّت ها بودند که نتیجه منطقی صلح نیز عدم خشونت و ترس بود که نگرش ایجابی به مقوله "آزادی از ترس" در روابط میان دولت-ملّت ها را توجیه می نمود. امّا، گذر زمان مشخّص ساخت که فرو نکاستن این آزادی به تعهّد فردی دولت ها منجر خواهد شد تا تعهّدات جمعی نیز به بار ننشیند. از اینرو، مقوله "آزادی از ترس" نیز به عنوان تعهّد فردی دولت ها ماهیّتی سلبی یافت. یعنی دولت ها، از ایجاد هراس و خشونت و به بیانی رساتر از ایجاد ترس مادی و روانی نسبت به اتباع خود در قالب قواعد بین المللی بر حذر شدند. قواعدی که با نام حقوق بشر در نظام بین­المللی تدوین گردیده و در گستره زمانی اندکی هنجارهای بی شمار آن در حوزه ها و بخش های گوناگون، حیات فرد بشری را تحت پوشش قواعد حمایتی خود قرار دادند....پایان بخش نخست (ادامه دارد...)

مطالعه بخش دوم



[1] Freedom from Fear.

[2] Freedom from Want.

[3] Okubo Shiro, “Freedom from Fear and Want and the Right to Live in Peace and Human Security”, Ritsumeikan International Affairs, Volume 5, 2007, P. 5, Quoted in Congressional Record, 1941, Vol. 87, Pt. L. Available at: http://www.ritsumei.ac.jp/acd/re/k-rsc/ras/publication/kiyo_en/05/5-01.pdf. 

[4] Freedom of Speech.

[5] Freedom of Worship.

[6] Negative Freedom.

[7] Positive Freedom.