معاون دبيرکل سازمان ملل متحد رضا اردکانيان را به عنوان مدير برنامه آب سازمان منصوب کرد
گروه اقتصادي، رضا زندي؛ با خنده مي پرسم؛ «آقاي دکتر کراوات را چه کار مي کنيد؟» او حالا ديگر يک مدير جهاني است. نخستين ايراني اي که دو روز پيش از معاون دبيرکل سازمان ملل متحد حکم گرفت تا راهي «بن» شود و مقر «برنامه دهه بين المللي آب» را اداره کند. با تبسم پاسخ مي دهد؛ «کراوات نمي زنم. من را همين طور ديدند و براساس توانمندي هايم انتخابم کردند.» رضا اردکانيان عضو هيات علمي دانشگاه شريف و داراي دکتراي منابع آب از دانشگاه mcmacter کانادا است. در دولت ميرحسين موسوي معاونت عمراني وزارت کشور را تجربه کرده و هاشمي رفسنجاني را در معاونت برنامه ريزي وزارت نيرو ياري رسانده است. خاتمي هم که آمد چهار سال قائم مقام وزير نيرو شد و چهار سال ديگر معاونت امور آب را اداره کرد. دولت اصلاحات تمام نشده بود که با همت شخصي اش مرکز منطقه اي مديريت آب شهري را تاسيس کرد تا پاي وزراي آب منطقه به تهران باز شود. با هواي کوير يزد بزرگ شده تا سختکوشي اش مقامات سازمان ملل را قانع کند تا سکان «برنامه آب» را به دست او بسپارند. مي پذيرد که در هزاره سوم «تنازع بر سر آب» به وجود خواهد آمد و تلاش مي کند تا برايش راه حل پيدا کند؛ «اگر ما موضوع عطش را يک موضوع مشترک بدانيم تشنه ها دور هم جمع مي شويم تا برايش راه حل پيدا کنيم.» حالا ايران مي تواند افتخار کند که در يکي از عالي ترين سطوح سازمان ملل نماينده دارد. نماينده اي با انتخاب ملل؛ «اين يک ظرفيت براي کشور و منطقه است» اگر مي خواهيد بدانيد «برنامه دهه بين المللي آب» چيست نخستين گفت وگوي مدير اين برنامه را تا پايان بخوانيد.
***
مي خواهم شما را به عنوان مدير «برنامه دهه بين المللي آب» سازمان ملل خطاب قرار دهم. آيا من مي توانم از واژه «جنگ آب» در توصيف هزاره سوم استفاده کنم؟
من خيلي به اين مساله فکر کردم که در چنين جايگاهي که در سازمان ملل متحد براي اداره يک برنامه جايگاه بالايي است، نقش يک نفر که شهروند يک کشور مشخصي است با يک افکار مشخص و زاويه ديد معين چقدر تاثيرگذار است. کساني هم که اين فرد را انتخاب مي کنند قطعاً فکر نمي کنند که يک انسان با ذهن خالي را به اين مسووليت مي گمارند. قطعاً آنها به اين مساله فکر کردند که همان طور که موضوع آب در پيدايش تمدن ها نقش کليدي داشته، کم آبي و عطش هم مي تواند عاملي براي گردهم آمدن باشد. احساسم اين است کساني که بر طبل جنگ مي کوبند بيش از همه به دنبال اين هستند که تنازع بر سر کم آبي را يک مقدار عادي کنند.
پس مي پذيريد که دنيا شاهد تنازع بر سر کم آبي خواهد بود؟
قطعاً تنازع داريم ولي راه حل هم داريم. يعني اگر ما موضوع عطش را يک موضوع مشترک بدانيم تشنه ها دور هم جمع مي شويم تا برايش راه حل پيدا کنيم. تشنه ها قرار نيست بر سر تشنگي شان با هم درگير شوند. ما اين تجربه را در کشور خودمان داشته ايم. ما به تعبير دنيا کشور در حال توسعه هستيم. يعني قاعدتاً بايد زمينه هاي احساسي براي برخورد در بحث آب بيشتر باشد. ولي من در همه تريبون ها اعلام کرده ام در حالي که در اکثر کشورهاي توسعه يافته از باز کردن پرونده آب هاي مرزي شان پرهيز مي شود تا فضاي همکاري شان تحت تاثير قرار نگيرد ما در منطقه خودمان يک گفتمان مناسب ايجاد کرده ايم.
داريد به شکل گيري شوراي حکام آب در منطقه خاورميانه اشاره مي کنيد؟
من دارم به ساخت سد دوستي اشاره مي کنم. دارم به حل و فصل مسائل هيرمند و شکل گيري شوراي حکام مرکز منطقه اي آب در تهران اشاره مي کنم که 12 وزير آب کشور تشنه پذيرفتند که هر چند وقت يک بار زير يک سقف دور هم جمع شوند. پس طبيعي است اعتقاد ندارم که موضوع کم آبي موضوعي است که منجر به جنگ مي شود. اعتقاد دارم موضوع کم آبي مي تواند عاملي براي نزديکي بيشتر شود. بنا هم داريم روي اين موضوع کار کنيم.
آقاي دکتر، وقتي از جنگ آب صحبت مي کنم منظورم توپ و تفنگ نبود. هر چند ممکن است يک جايي هم اين اتفاق بيفتد. منظورم اين بود که در هزاره سوم بالاخره رقابت شديدي در موضوع آب خواهيم داشت. اين را مي پذيريد؟
قطعاً اين گونه است.
و ممکن است خيلي از روابط بين الملل را تحت الشعاع خودش قرار دهد؟
من اعتقاد دارم که موضوع حکمراني در آب دير يا زود تبديل به يکي از اصلي ترين نقشه هاي راه مي شود و کشورهايي که در اين زمينه زودتر راهبردهاي بلندمدت توسعه منابع آبشان را تدوين کنند از هوشمندي بالاتري برخوردارند و قادر خواهند بود منافع ملي شان را به نحو مناسب تامين کنند، به ويژه در ارتباط با تعامل با همسايگانشان.
شما از اول آگوست در جايگاهي خواهيد نشست که بايد منافع ملي تان منافع جهاني باشد. اين جمله اي که به کار برديد به اين معني است که کشورها خودشان بايد براي منافع آبي شان پيشقدم بشوند. پس نقش برنامه «دهه بين المللي آب» چيست؟
يکي از اصلي ترين وظايف اين موقعيت شغلي يا موقعيت مشابه اين فراهم کردن ابزارهاي لازم و ارائه کمک هاي مناسب به کشورهاي در حال توسعه است تا آنها خودشان راهبردهاي منابع آبشان را تدوين کنند. حاکميت ملي کشورها تحت هيچ شرايطي قابل نقض نيست.
مي خواستم به همين جا برسم. پس برنامه آب سازمان ملل حاکميت ملي کشورها بر منابع آبشان را نقض نخواهد کرد؟
به هيچ وجه. ولي مي خواهد کشورها را به روش هاي مناسب تري تجهيز کند تا بدون وارد شدن در حوزه هاي تنازع و تقابل بتوانند مشکلاتشان را در حوزه آب حل کنند. به اعتقاد من اين کار، يکي از اصلي ترين کارهايي است که مي شده انجام داد و در اين رابطه ظرفيت هاي بسياري هم در کشورهاي در حال توسعه وجود دارد.
حالا که پذيرفتيد بالاخره در هزاره سوم تنازع بر سر آب وجود خواهد داشتش اين سوال مطرح مي شود که اگر روزي اين تنازع رخ داد شما به عنوان مدير برنامه دهه بين المللي آب سازمان ملل متحد امکان جانبداري از يک طرف تنازع را داريد آن هم براي حل و فصل تنازع؟
بيش از 38هزار بيانيه، مقاوله نامه، تفاهم نامه، قرارداد و کنوانسيون در سطح کشورها و سازمان هاي بين المللي بر سر حل و فصل اين تنازع تاکنون به امضا رسيده است. در اين شکي نيست که يکي از اصلي ترين نقش هاي تشکل هاي بين المللي کمک به حل و فصل اين مسائل است. منتها «برنامه دهه بين المللي آب» اختصاصاً تمرکزش روي مساله آموزش، نيروي انساني، انتقال دانش، بهبود ظرفيت ها و به فعليت رساندن ظرفيت هاي بالقوه کشورهاي در حال توسعه است براي رسيدن به اهدافي که ملل متحد در قالب مجمع عمومي سازمان ملل ترسيم کرده اند.
منظورم اين بود که آيا برنامه آب مرجع حل و فصل تنازعات آبي خواهد شد؟
اين برنامه حاضر خير، چنين نقشي ندارد.
به عنوان مدير برنامه آب سازمان ملل اصلي ترين استراتژي تان در اداره اين مرکز چيست؟
ترديدي نيست که من بالاخره بايد ظرفيت هاي جديدي را وارد اين برنامه کنم. يعني اگر اکنون به اين نتيجه رسيده اند که يک برنامه به صورت خاص در قالب سازمان ملل کار کند مفهومش اين است که برخي اهداف هنوز محقق نشده است. در چنين سازماني شيوه ها و حرف هاي جديد مورد انتظار است والا اگر قرار باشد که همان روش هاي قديمي باشد نمي توان انتظار داشت که اتفاق تازه اي در حوزه آب بيفتد.
اگر از شما بخواهم که در شروع کارتان سه برنامه مهم تان را اعلام کنيد چه خواهيد گفت؟
طبيعتاً مثل هر سازمان جديدي، ابتداي کار سازماندهي است.
بگذاريد در همين مقوله سازماندهي سوال کنم که شما در استخدام همکارانتان به مليت ها توجه خواهيد کرد؟ مثلاً ايراني ها يا اهالي خاورميانه اولويت خواهند داشت؟
تا اينجايي که بنده آشنا شدم در سازمان ملل متحد سعي شده همه فعاليت ها به نوعي ضابطه مند شوند و راهکارها مشخص و تعريف شود لذا مسيرهاي اجراي کار مشخص است. در انتخاب همکارانم هم فکر مي کنم همان مسيري را خواهم رفت که در انتخاب بنده آن مسير طي شد يعني شايستگي ها ملاک اصلي خواهد بود. براي هر کدام از پست ها شرايط احراز را تدوين خواهم کرد و بعد آن را در سطح دنيا آگهي مي کنم تا شايسته ترين افراد تشويق شوند و خودشان را نامزد آن سمت بکنند. کميته هايي هم مسووليت بررسي نامزدها را خواهند داشت. طبيعي است که در تدوين شرايط احراز سعي خواهيم کرد که از همه ظرفيت هايي که مي شناسيم استفاده کنيم. من هم مثل هر مدير موسس ديگري همان طور که در ابتدا ايده هايي براي کار دارد طبيعتاً با ظرفيت هايي هم در دانشگاه هاي کشور خودمان هم در منطقه و هم در کشورهاي در حال توسعه آشنا هستم که براي راه اندازي استفاده خواهم کرد.
يعني تلويحاً مي گوييد که اگر دو نفر با يک امتياز شايستگي مساوي، نامزد پستي شوند و يکي از آنها ايراني باشد، در اولويت خواهد بود؟
به عنوان يک مدير در سازمان ملل متحد قطعاً چنين شيوه برخوردي توصيه نمي شود. ولي در اين ترديدي نيست که هر کسي مثل من يکي از سعي هايش اين خواهد بود که راه را براي استفاده مناسب تر از ظرفيت هاي کشورهاي در حال توسعه هموارتر کند. چرا که اعتقاد مجموعه ملل متحد هم اين است که ما اگر مي خواهيم منابع مالي و خدمات کارشناسي موثر واقع شود بايد يک برنامه وسيع براي مشارکت جويي و مشارکت پذيري در سطح کشورهاي سازمان ملل را سامان دهيم.
اگر کشورهاي در حال توسعه مشارکت نکنند چه؟
آن وقت خيلي نمي شود دل به توفيق اين برنامه بست. اين مشارکت لزوماً مشارکت مالي نيست. ما اگر از ظرفيت هاي انساني کشورهاي در حال توسعه استفاده کنيم ضمانت پياده شدن برنامه ها بيشتر خواهد بود.
برنامه بعدي تان پس از سازماندهي دفتر چه خواهد بود؟
ابتدا فصل مشترک انگيزه هاي 23 آژانس سازمان ملل را که الان تحت عنوان
و گام سوم چه؟ استراتژي اجراي تان را بفرماييد.
گام سوم کار نزديک با کشورهاي در حال توسعه يا کشورهاي هدف است. هدف اصلي برنامه آب در اين مرحله به اعتقاد من بايد شناسايي ظرفيت هاي موجود کشورهاي در حال توسعه در بخش آب باشد. چون بدون شناخت دقيق از آنچه وجود دارد برنامه ريزي براي اجراي کارها، خيلي پرريسک است. ما هم فرصت زيادي تا پايان دهه بين المللي آب يعني سال 2015 نداريم. نمي توانيم زماني را هم براي سعي و خطا اختصاص دهيم. شناسايي ظرفيت در کشورهاي در حال توسعه توام خواهد بود با ايجاد انگيزه در مديريت آب اين کشورها براي مشارکت در اجراي برنامه هاي بين المللي. ما الان شبکه هاي منطقه اي آب را داريم، ايجاد هماهنگي بين اين شبکه ها مي تواند کمک کند به اجراي اهداف برنامه آب.
پس بنا نداريد مراکز منطقه اي برنامه دهه بين المللي آب را راه اندازي کنيد؟
بنا نداريم بدون توجه به مراکز منطقه اي موجود فعاليت هاي جديدي داشته باشيم تا صرفاً بگوييم که مراکزي تاسيس کرده ايم. با مراکز موجود و برنامه هاي بين آژانسي ديگر ارتباط برقرار خواهيم کرد.
برنامه اي که جنابعالي مسووليت آن را خواهيد داشت آيا در آينده بازيگر اصلي بحث آب در سازمان ملل و در بين دفاتر ديگر نخواهد شد؟
در موضوع توسعه ظرفيت، چنين نقش محوري را خواهد داشت و همه اين برنامه ها و آژانس ها سعي خواهند کرد که در اين موضوع، نقش محوري اين مرکز را به رسميت بشناسند. يکي از فرصت هايي که در اختيار کشورهاي منطقه خواهد بود پنجمين اجلاس شوراي جهاني آب است که زمستان سال 1387 در ترکيه برگزار خواهد شد. آنجا فرصتي خواهد بود که برنامه هاي مختلف سازمان ملل جمع بندي هاي مختلفشان را مي توانند ارائه کنند.
ببينيد آقاي دکتر، شوراي جهاني آب يک NGO
يکي از شعارهايي که خيلي مختصر در سازمان ملل داده شده و به دل ها هم نشسته شعاري است با اين عبارت؛ «آب مشغله همگاني است.» حل و فصل چالش هاي آب به يک درگيري ذهني همگاني نياز دارد. ما بايد به سراغ روش هاي غيرمتمرکز در اجرا و البته متمرکز در برنامه ريزي برويم. اينکه فکر کنيم يک جا مسوول همه مسائل است لشگر وسيعي از مجريان را از دست خواهيم داد.
در برنامه ريزي و تدوين استراتژي چطور؟
همين تشکل
برداشت من اين بود که همه امور آب سازمان ملل، در اين «برنامه دهه بين المللي آب» مجتمع خواهد شد. ظاهراً برداشت درستي نکرده ام؟
اگر اين طور بود که خود 23 آژانس تشکيل نمي شدند. در اين صورت سازمان ملل متحد به تنهايي، بايد پس از جنگ جهاني همه کارها را انجام مي داد. هر تکليفي که کشورها بر عهده سازمان ملل گذاشته اند، سازمان ملل براي انجام آن، يکي از آژانس ها را شکل داد.
درست است. مقصود من هم اين بود که آيا نمي توان مانند يکي از آن 23 آژانس، يک آژانس مستقل آب جهاني ايجاد کرد مثل يونسکو؟
اگر بتوانيم روزي بگوييم که آب يک رشته يا يک دفتر است قطعاً در مقياس بين المللي هم مي توانيم بگوييم که مي شود يک سازمان مستقل آب داشت. اما نمي توانيم اين حرف را بزنيم چون آب يک مقوله چند انضباطه است.
خيلي از مقولات چنين است. غذا هم چند انضباطه است. پس فائو هم نبايد شکل مي گرفت؟
نقش محوري آب را هيچ کدام ندارند. امروز در دنيا دارند اين بحث را مطرح مي کنند که وجه اجتماعي، اقتصادي و... آب را در دانشگاه ها جداگانه مورد بررسي قرار دهند.
آيا اگر همه اين وجوه، به عنوان کميته هاي زيرمجموعه «برنامه دهه بين المللي آب» تعريف شود منفعت بيشتري از اين جزيره هاي جداگانه نخواهد داشت؟
اين فکر بسيار فکر خوبي براي تامل کردن است. کساني هم که موضوع «حکمراني آب» را مطرح کردند از همين جا شروع کرده اند.
پس ممکن است در اين برنامه شما به دنبال اين باشيد که در يک پروسه چندساله «آژانس بين المللي آب» را تاسيس کنيد؟
نمي توانم الان به اين سوال پاسخ منفي دهم.
يعني جزء دغدغه هاي ذهني تان است که انجام شود. فکر مي کنيد مفيد باشد؟
اين مساله نسبت مستقيم با سطح توسعه يافتگي مديريت هاي آب در دنيا دارد. اما توجه داشته باشيد که حاکميت ملي کشورها به منابع آب شان يک موضوع قطعي و غيرقابل ترديد است.
مگر وقتي يونسکو تشکيل شد حاکميت ملي کشورها را در حوزه فرهنگشان به خطر انداخته است. مي خواهم انتهاي ذهن شما را درباره تشکيل يک نهاد واحد درباره آب در سطح سازمان ملل بدانم.
ببينيد اگر منظور شما اين است که سازمان ملل بيايد و همه ماموريت هاي آبي را از آژانس هاي مختلفش بگيرد و به يک مرکز متمرکز تنفيذ کند به نظر من اين کار شدني نيست. اما مي توان فعاليت هاي اين آژانس ها را با هم هماهنگ کرد که مي شود همين «برنامه دهه بين المللي آب». ما يک برنامه بين آژانسي هستيم. اگر اين برنامه توسعه پيدا کند آن نظر شما تامين مي شود. يعني سازمان ملل مي تواند آژانسي داشته باشد که ماموريتش بين آژانسي است آن هم در مقوله آب. البته اين موضوع به فرآيندي بستگي دارد که بايد منتظر ماند تا لزومش مثل لزوم تشکيل دفتر آب، بين ذهن هاي مديريتي احساس شود.
بنابراين به اعتقاد شخص شما، که هم اکنون مسووليت اداره برنامه آب را پذيرفته ايد تشکيل يک آژانس بين آژانسي آن هم براي آب امکان پذير است؟
بله، به اعتقاد من امکان پذير است. تشکيل دفتر برنامه آب هم براساس همين مقوله است که آب يک مقوله بين آژانسي است حالا اينکه يک برنامه بخواهد جاي يک آژانس مستقل را در سازمان ملل متحد بگيرد به توسعه اين تفکر بستگي دارد.
آقاي دکتر، خوب است گفت وگويمان را با تعريف «برنامه دهه بين المللي آب» ادامه دهيم . حالا شما به عنوان اولين مدير اين برنامه انتخاب شده ايد. اهداف کلي اين برنامه چيست؟
موضوع آب يک موضوع بسيار قديمي است. منتها علت اينکه در سال هاي اخير بيشتر مورد توجه قرار گرفته اين است که جمعيت دنيا رو به افزايش بوده و ميزان منابع آب شيرين دنيا هم رقم معيني است.
يعني چقدر؟
در حدود يک درصد کل منابع آب دنيا، آب شيرين است. البته رقم کمي نيست به شرطي که از آن به طور مناسب استفاده شود. جمعيت شناسان پيش بيني مي کنند که جمعيت کره زمين در سال 2050 ميلادي به حدود 5/11 ميليارد نفر خواهد رسيد.
اين يک درصد آب شيرين کفاف جمعيت 5/11 ميليارد نفري سال 2050 را هم خواهد داد؟
مطالعاتي که انجام شده نشان مي دهد که جوابگوست. منتها چون توزيع زماني و مکاني آب شيرين با توزيع مکاني و زماني نيازهاي بشر تطبيق ندارد، چالش هاي آب شروع شده است؛ چالش هايي که ما به آن مي گوييم «کم آبي». اين هم يک امر نسبي است. ما در مکان هايي که آب دارند لزوماً زندگي نمي کنيم. صنعت مان آنجا مستقر نمي شود. راندمان استفاده مان از آب مناسب نيست.
مديريت هايمان هنوز نتوانسته بحث هاي زندگي در حوضه هاي آبريز مشترک را حل و فصل کند. نحوه حکمراني مان نتوانسته مشکلات حوضه هاي آبريز مشترک را حل کند. امروز بيش از 40 درصد جمعيت دنيا و بيش از 45 درصد جمعيت قاره آسيا در حوضه هاي آبريز مشترک زندگي مي کنند. يعني در حوضه هايي که منابع آبش بين2 يا حتي 9 کشور مشترک است. مي خواهم بگويم رشد جمعيت و کم تجربگي هاي بشر موجب ايجاد چالش در آب شده است. نه اينکه اين چالش ها، طبيعي باشد.
همين چالش ها و استدلالات باعث شد تا سازمان ملل به فکر ايجاد «برنامه دهه بين المللي آب» بيفتد، يا اين برنامه ناشي از بيانيه سازمان ملل است؟
اين چالش هايي که عرض کردم موجب شد تا در آغاز هزاره سوم بيانيه اي به تصويب همه کشورها برسد که به بيانيه «اهداف توسعه و هزاره سوم» معروف شد. در اين بيانيه موضوع آب يکي از مسائل مهم است، لذا سازمان ملل و همه 23 آژانسي که زير نظر سازمان ملل کار مي کنند سعي کرده اند به موضوع آب بپردازند. اين توضيح ضروري است که اهداف و برنامه هاي سازمان ملل را آژانس هاي زيرمجموعه اش دنبال مي کنند.
مثلاً برنامه هاي فرهنگي اش را يونسکو دنبال مي کند. برنامه هاي بهداشتي اش را سازمان جهاني بهداشت پيگيري مي کند. توجه اين ارگان ها به مساله آب يک موضوع بسيار مثبت بود.
فعاليت اين نهادها با هم تداخل پيدا نمي کرد؟
چرا، به همين دليل هم اين نهادها به اين نتيجه رسيدند که بايد يک مرکز هماهنگ کننده اي ايجاد شود تا بتوانند به اهدافشان برسند. اين سازماندهي را در حد يک دفتر يا برنامه اي تعريف کردند تا مسووليت امور آب را به ويژه در بخش توسعه ظرفيت بر عهده بگيرد و به نحوي هماهنگ کننده فعاليت آژانس هاي مختلف در امور آب باشد.
با ايجاد دفتر «برنامه دهه بين المللي آب» مسووليت آژانس هاي مختلف سازمان ملل در امور آب با اين برنامه ادغام مي شود؟
خير، اين اتفاق نمي افتد. ولي آن آژانس ها در جايگاه راهبردي اين دفتر قرار مي گيرند. بعد از اينکه اين آژانس ها به نتيجه رسيدند تا مرکزي را مامور پيگيري مساله آموزش، تربيت نيروي انساني، انتقال دانش، توسعه ظرفيت ها و نهادسازي به ويژه در کشورهاي در حال توسعه کنند سه سوال اساسي را پيش رو داشتند. اول اينکه اين برنامه در کدام آژانس مستقر شود.
چه آژانس هايي پيش قدم بودند تا اداره اين برنامه را در اختيار بگيرند؟
يونسکو، سازمان جهاني هواشناسي، سازمان جهاني بهداشت، سازمان جهاني خواربار، برنامه توسعه ملل متحد (
به عبارتي در رقابت آژانس هاي بزرگ، ترجيح داده شد برنامه آب به يک آژانس کم حاشيه تر واگذار شود. درست است؟
دانشگاه ملل متحد هم خارج از گود نبود. اما به دليل اينکه در آژانس ها ديگر کشورها نقش مستقيم دارند ولي در اداره دانشگاه ملل متحد کشورها نقش مستقيم ندارند ترجيح داده شد اين برنامه به دانشگاه سپرده شود. چون احساس کردند که اگر مداخله کشورها وجود داشته باشد ممکن است بحث هاي سياسي بين کشورها روي کار اثر بگذارد.
دانشگاه ملل متحد مستقيماً زير نظر دبيرکل سازمان ملل است؟
بله، رئيس دانشگاه هم معاون دبيرکل سازمان ملل است. دانشگاه ملل متحد تنها آژانسي از آژانس هاي 23گانه سازمان ملل است که در قاره آسيا و در ژاپن مستقر است. رئيس اين دانشگاه تا ابتداي ماه سپتامبر يک هلندي الاصل است. از ابتداي ماه سپتامبر، رئيس جديد دانشگاه که در حال حاضر رئيس دانشگاه زوريخ است مشغول به کار خواهد شد.
برايم جالب است چگونگي انتخاب شما را به عنوان مدير «برنامه دهه بين المللي آب» که يک سمت عالي در سازمان ملل است جويا شوم. با شرايط حاکم بر سازمان هاي بين المللي و گاهي اعمال نفوذها، شما چگونه به اين سمت انتخاب شديد؟
همانطور که عرض کردم در بيانيه هزاره سوم يک دهه را به نام دهه بين المللي آب تعريف کردند تا به اهداف مشخصي برسند. اين دهه از سال 2005 ميلادي شروع شده است. در اين دهه تعريف شده است که مثلاً افرادي در کره زمين که دسترسي به آب شرب سالم ندارند که امروز يک ميليارد و 200 ميليون نفر هستند در اثر فعاليت هاي ملل متحد به نصف کاهش پيدا کند. يا تعداد افرادي که دسترسي به سيستم تصفيه فاضلاب درست ندارند (که بالغ بر دو ميليارد و 400 ميليون نفر هستند) تقليل پيدا کند و يکسري اهداف ديگر هم تدوين شد. ديدند براي تحقق اين اهداف بايد متمرکز عمل کنند تا از موازي کاري جلوگيري شود. به همين دليل برنامه «دهه بين المللي آب» تعريف شد.
بنابراين مدت فعاليت اين برنامه فقط 10 سال است؟
مدت فعاليت اين دفتر به پيشرفت کارش بستگي دارد. برنامه دائمي است ولي خب به طور طبيعي در پايان دهه، يک ارزيابي از عملکردش انجام مي شود.
برنامه دهه بين المللي آب چه زماني به تصويب سازمان ملل متحد رسيد؟
در سال 2003 ميلادي اولين جرقه اش زده شد. ولي به طور مشخص بعد از تعيين سازمان ميزبان، که سازمان ملل متحد است و کشور ميزبان که آلمان خواهد بود از سال گذشته موضوع تعيين مدير اين برنامه در دستور کار 23 آژانس سازمان ملل قرار گرفت.
شما هنوز به سوال قبلي من پاسخ نداديد. روند انتخاب مدير برنامه دهه بين المللي آب چگونه بود؟
مطابق روال سازمان ملل، اعلاميه اي در تمامي مجلات معتبر و سايت هاي سازمان ملل منعکس شد و خصوصيات و شرايط احراز اين پست ذکر شد. اين مسووليت از چند جهت مسووليتي مهم است. براي اولين بار است که دفتري خاص براي موضوع آب تاسيس مي شود. بنابراين توجه همه به اين دفتر جلب شده تا ببينند اين دفتر چه خواهد کرد، مخصوصاً کشورهاي در حال توسعه که چشم به انتقال دانش و حل و فصل مسائل شان دارند طبيعي است که روي آن حساب باز کنند. از طرف ديگر اين دفتر به نوعي کار هماهنگي يا همکاري بين 23 آژانس ملل متحد را بايد متکفل باشد که طبيعتاً کار راحتي نيست. فصل مشترک فعاليت بين اينها و انگيزه هايشان موضوع حساسي است. از سوي ديگر اين دفتر بالاخره در داخل دانشگاه ملل متحد است. بنابراين بايد يک فرد آکادميک مسووليت اين دفتر را داشته باشد.
آلمان چگونه به عنوان کشور ميزبان «برنامه دهه بين المللي آب» انتخاب شد؟
چون اولين بار اين برنامه مطرح شد کشورهاي متعددي علاقه مند به ميزباني بودند. طبيعتاً کشورهاي توسعه يافته که وظيفه پشتيباني هاي تکنيکي از اين برنامه ها را دارند سعي مي کردند که بخشي از تعهدات خودشان را در قالب چنين برنامه اي ايفا کنند. در اين راستا کشورهايي که تاکنون ميزبان برنامه هاي سازمان ملل متحد نبودند در اولويت قرار گرفتند. بعد از ادغام آلمان غربي و شرقي يکي از پايتخت ها آزاد شد به خاطر همين امکانات شهر «بن» امتياز بالايي گرفت.
چند نفر براي کسب پست مديريت برنامه آب کانديدا شدند؟
اطلاع دقيقي از تعداد ندارم اما مي توانم حدس بزنم با توجه به موارد مشابه تعداد قابل توجهي نامزد شدند. گروه زيادي از مديران سازمان ملل بودند. مديران ارشد آبي کشورهاي مختلف بودند. از سازمان هاي غيردولتي و اساتيد دانشگاه هم نامزد شده بودند.
شنيده ام حدود 120 نفر نامزد تاييد صلاحيت شده حاضر بودند درست است؟
شايد همين مقدار. در مراحل اوليه رزومه افراد با شرايط احراز مسووليت کنترل شد. از جمله سوابق علمي و آکادميک، تجربه اجرايي، توانايي ايجاد شبکه هاي همکاري منطقه اي و...
اجازه بدهيد پراکنده بحث نکنيم. چند نفر در مرحله ابتدايي پذيرفته شدند؟
قاعده اين نيست که اين آمار از سوي سازمان ملل اعلام شود.
در چند مرحله شما گزينش صلاحيت شديد؟
فکر مي کنم گروه منتخب 23 آژانس سازمان ملل در چهار يا پنج مرحله سعي کردند بررسي هايشان را انجام دهند. در آخرين مراحل تا پايان سال گذشته حدود 20 نفر در ليست مانده بودند. بعد از آن مجموعه اي از سازمان هاي ملل متحد مسوول بررسي دقيق تر شدند. سپس ليست محدودي که کمتر از 10 نفر بود بسته شد. بعد از آن اين تعداد مورد مصاحبه قرار گرفتند و از اين تعداد دو نفر انتخاب شدند. در اين مقطع همه بحث ها، روشن شده بود.
از بين دو نفر، انتخاب چگونه انجام شد؟
به اعتقاد من در اينجا عملکردها و نيازهايي که احساس مي کردند از يک مدير موسس مي توانند انتظار داشته باشند ملاک قرار گرفت با توجه به شرايطي که بنده به عنوان هيات علمي دانشگاه صنعتي شريف داشتم و تعهداتي که به دانشجويان کارشناسي ارشد و دکترا داشتم، وضعيت من يک مقدار پيچيده تر بود. چون بنده حتماً مي خواستم که لطمه اي به دانشجويانم وارد نشود. بالاخره چند ورز قبل دانشگاه سازمان ملل در نامه اي به رياست دانشگاه صنعتي شريف اعلام کردند که انتخاب شان را قطعي و بنده را انتخاب کرده اند.
براي چند سال؟
دوره ابتدايي اين برنامه سه ساله است.
اين دوره قابل تمديد است؟
بله، ولي به هرحال از ناحيه طرفين اين موضوع قابل بررسي است.
حکم جنابعالي را چه کسي صادر کرده است؟
معاون دبيرکل محترم سازمان ملل که رياست دانشگاه ملل متحد را هم عهده دار است.
اساسنامه اين دفتر مشخص است يا شما بايد آن را تدوين کنيد؟
کليات برنامه و اهداف مشخص است. مجمع 23 آژانس که به نام
بودجه اين دفتر مشخص شده است؟
اين برنامه مانند ساير برنامه ها دو رديف بودجه دارد. يکي بودجه اوليه براي شروع و راه اندازي است که رقم زيادي هم نيست. فرض من اين است که اين بودجه اوليه را وزارتخانه هاي تخصصي کشور ميزبان، يعني وزارت علوم و تحقيقات جمهوري فدرال آلمان و احتمالاً وزارتخانه هاي همکاري بين المللي و محيط زيست آن کشور تامين خواهند کرد. رقم اصلي بودجه پس از راه اندازي دفتر است که بايد با تهيه برنامه هاي مختلف از سازمان هاي بين المللي تامين شود.
يعني از طريق 23 آژانس سازمان ملل؟
هم از طريق آنها و هم از طريق موسسات عالي بين المللي و برنامه هاي زير نظر سازمان ملل نظير برنامه توسعه کشاورزي که منابع مالي دارند. اساس کار اين دفتر بحث توسعه ظرفيت هاست.
به عنوان کسي که از منطقه خاورميانه وارد اين مسووليت مهم ملل متحد شده ايد چه انتظاري از کشورهاي خاورميانه اي داريد؟ کشورهايي که بحث آب برايشان مهم است.
تمدن هاي بزرگي در اين منطقه حضور دارند. اين تمدن ها هم بر سر آب شکل گرفته است لذا با سابقه ترين کشورهاي جهان در امر آب در منطقه خاورميانه هستند. اين تجربه اصلي ترين دستمايه است. طبيعي است که يکي از چشم داشت هاي من از همکاراني است که در کشورهاي خاورميانه تجربيات بسيار ارزشمندي دارند. مخصوصاً افرادي که تخصص هاي بالايي دارند و در سازمان هاي بين المللي هم فعاليت دارند. واقعيتش يکي از نقاط اتکاي من ارتباط خوب و نزديک با مديران آب در سطح کشورهاي خاورميانه است همين جا از سوال شما اين استفاده را کنم که اگر اين يک نفر غخودش را به عنوان مدير برنامه آب مي گويدف به عنوان يک شخص تلقي شود در يک حدي مي تواند ظرفيت هايش را ابراز کند که حوزه تاثيرش قطعاً محدود است. اما اگر که مجموعه هاي وسيع تري اين فرصت را فرصت خودشان تلقي کنند مثل کشورهاي خاورميانه آن وقت مي شود اميدوار بود که اتفاقات خوبي رخ دهد. اين امر در ارتباط با همکاران خودم در ايران هم به مقدار بسيار زيادي صدق مي کند.
با اين تفکر در سازمان ملل دچار مشکل نخواهيد شد؟
فکر مي کنم انتظاري هم که همکارانم در سازمان ملل از انتخاب بنده دارند اين است که فردي از کشوري مي آيد با چند هزار سال سابقه مديريت آب. آنها روي تجربيات ما حساب کرده اند.
قرار بود ايران يک کار بين المللي در زمينه قنات کند، چه شد؟
مرکزي تاسيس شده است که اميدواريم به زودي فعال شود. البته انتظار جامعه بين المللي از ايران در زمينه قنات بيش از آن چيزي است که انجام داده ايم چون قرار نيست که مرکز ديگري در رابطه با قنات به کشور ديگري بدهند. اميدواريم همکارانمان بتوانند هرچه زودتر شوراي حکام اين مرکز را که دو سالي است از تاسيس اش مي گذرد تشکيل دهند.
شما به عنوان يک ايراني مسلمان بالاخره يک محدوديت هاي طبيعي در حوزه هاي اجتماعي و حتي سياسي در جامعه بين المللي خواهيد داشت. اين مساله تا نکات ريز هم ادامه دارد. از جمله نحوه پوشش رسمي يا برخي مسائل رفتاري. چقدر اين خط قرمز ها را با خودتان خواهيد برد؟
براي من خيلي جايي رفتن و نرفتن مساله نيست. چهار پنج سالي هست که با سازمان هاي منطقه اي و بين المللي آب دنيا در تماس هستم. هم حضور فيزيکي دارم هم فکري.
قبول کنيد به عنوان يک مدير عالي رتبه سازمان ملل وضعيت تان فرق خواهد کرد.
بله، درست است. شما هم قبول کنيد که سازمان ملل منحصر به فرد ترين سازمان دنياست که در منشور خودش احترام به فرهنگ ها، تمدن ها و پيشينه ها و عقايد را دارد. طبيعي است بنده هم مثل يکصد مليتي که در
يعني خط قرمزي براي خودتان قائل نيستيد؟
به چه معنا.
به معناي ايدئولوژيک.
من يک کار تخصصي مي کنم و مثل هر متخصص ديگري کارم را انجام مي دهم و ايدئولوژي خودم را هم در ذهنم دارم. آداب شخصي ام را هم انجام مي دهم.
مثلاً به عنوان يک ديپلمات عالي رتبه سازمان ملل تن به پوشش رسمي خواهيد داد؟
اولاً بحث ديپلماتيک مطرح نيست. پست مديريت برنامه دهه بين المللي آب يک پست تخصصي است.
همه پست هاي سازمان ملل ديپلماتيک است.
اين طور نيست. اما اگر دغدغه شما اين است که بين دکتر اردکانياني که الان در تهران نشسته با آن کسي که ماه آينده در بن خواهد بود تفاوتي در ظاهر و سلوکش باشد بايد بگويم که قطعاً تفاوتي وجود نخواهد داشت. البته دغدغه هاي کاري ام بيشتر خواهد بود.
از چه زماني رسماً کارتان را در UN
از اول آگوست 2007. يعني دهم مردادماه 1386.
با مقامات ايراني درباره پذيرش اين مسووليت رايزني کرده ايد يا در ارتباط با حمايتي که بايد از شما به عنوان يک ايراني انجام دهند؟
با افراد صاحبنظر در زمينه بين المللي مشورت کرده ام. مسووليت جديدم در امتداد مسووليت هاي قبلي است. الان مدير يک مرکز منطقه اي آب هستم. از من خواسته اند تا اين توانايي را در سطح وسيع تري عرضه کنم. بعد از شروع کار قطعاً ارتباط کاري نزديکي با همه کشورها خواهم داشت. با منطقه خودمان به عنوان منطقه هدف اين ارتباط خيلي معنادارتر خواهد بود. از تجربيات همکاران و متخصصان ايراني هم استفاده خواهيم کرد.
آيا مي توانم شما را به عنوان «سفير آب» خطاب کنم که در حل برخي تنازعات آبي آتي نقش آفريني خواهد کرد؟ اين انتظار از شما انتظار زيادي است؟
چه شما اين عنوان را به بنده بدهيد يا ندهيد يکي از انگيزه هايم همين است.