آنها آن سوي وحشيانه جنگ را توصيف كرده‌اند كه به ندرت در صفحات تلويزيوني يا گزارش‌هاي روزنامه‌ها شاهد آن بوده‌ايم.

روايت‌هاي آنان كه ضبط و در هزاران صفحه تايپ شده است، بيانگر الگوهاي رفتاري مضطرب‌كننده اي توسط نيروهاي آمريكايي در عراق است.

دهها تن از كساني كه با آنها مصاحبه كرده‌ايم شاهد كشته شدن غيرنظاميان عراقي، از جمله كودكان، توسط گلوله‌هاي آمريكايي بوده‌اند.

برخي از آنها در چنين قتلي شركت داشته‌اند و عده‌اي ديگر پس از وقوع حادثه آن را مورد بررسي قرار داده‌اند. بسياري ازآنها نيز چنين داستان‌هايي را با جزئيات كامل از اعضاي يگان‌هاي خود شنيده‌اند.

سربازان، ملوانان و تفنگداران دريايي تاكيد كرده‌اند كه همه نيروها در كشتارهاي بدون تبعيض دست نداشته‌اند. بسياري از آنها گفتند اين اقدامات توسط يك گروه اقليت صورت گرفته است، در عين حال آنها اين اقدامات را مساله‌اي عادي توصيف كرده‌اند كه گاهي هيچ گزارشي در مورد آن‌ها منتشر نمي‌شود و تقريبا هميشه بدون مجازات مي‌ماند.

پرونده‌هاي دادگاهي همچون پرونده‌هاي مربوط به قتل عام در حديثه و تجاوز و قتل يك دختر ‪ ۱۴ساله در محموديه و گزارش‌هاي خبري در واشنگتن پست، تايم، لندن ايندپندنت و ديگر نشريه‌ها كه بر اساس گفته‌هاي عراقي‌ها منتشر شده است نشانگر ميزان گسترده حملات عليه غير نظاميان است.

گروه‌هاي حقوق بشر همچون ديده‌بان حقوق بشر گزارش‌هايي را منتشر كرده‌اند.

گزارش ديدبان حقوق بشر كه تحت عنوان "قلب‌ها و اذهان: تلفات غيرنظاميان در بغداد در دوران پس از جنگ توسط نيروهاي آمريكايي" كه با جزئيات كاملي از وقايع منتشر شده، بيانگر آن است كه قتل غيرنظاميان عراقي توسط نيروهاي اشغالگر بسيار عادي‌تر از آن چيزي است كه مقامات ارتش به آن اعتراف كرده اند.

تحقيقات هفته‌نامه نيشن در حقيقت نخستين باري است كه بسياري از شاهدان عيني از داخل ارتش آمريكا به صورت علني و با ارائه نام‌هاي خود جزئيات وقايع را تشريح كرده‌اند و همه اين اظهارات در يك محل جمع شده است تا به صورت علني اين ادعاها را اثبات كنيم.

در حالي كه برخي از كهنه سربازان گفته‌اند تيراندازي به غيرنظاميان دائما توسط ارتش مورد بررسي قرار مي‌گرفت، تعداد بيشتري از آنها گفته‌اند كه اينگونه تحقيقات به ندرت صورت مي‌گرفته‌است.

"جاناتان مورگنشتاين" ستوان ‪ ۳۵ساله شهر آرلينگتون از ايالت ويرجينيا كه عضو نيروهاي ذخيره تفنگداران دريايي است مي‌گويد: "از نظر فيزيكي نمي توان هر بار كه يك غيرنظامي زخمي مي‌شود يا به قتل مي‌رسد در مورد آن تحقيقات انجام داد زيرا اين اتفاق زياد رخ مي‌دهد و آنگاه مجبور خواهيم بود همه وقت خود را صرف تحقيقات كنيم."
او از اوت ‪ ۲۰۰۴تا مارس ‪ ۲۰۰۵در شهر رمادي به همراه يگان امور مدني سپاه تفنگداران دريايي خدمت كرده بود.

(درجه تمامي مصاحبه‌شوندگان مربوط به دوران خدمت آنها در عراق است، درجه برخي از آنها ممكن است از آن زمان ارتقاء يا تنزل يافته باشد.) به گفته كهنه سربازان، فرهنگ اين جنگ ضد شورشي كه در آن اكثر غيرنظاميان عراقي دشمن تلقي مي‌شدند باعث شده بود كه سربازان نتوانند دست كم تا زماني كه به كشور خود باز مي‌گشتند و فرصت پيدا مي‌كردند كه به كرده‌هاي خود فكر كنند نسبت به قربانيان خود هيچ احساس همدردي داشته باشند.

"جف انگلهات" متخصص ‪ ۲۶ساله از شهر گرند جانكشن در ايالت كلورادو مي‌گويد: "گمان مي‌كنم وقتي من آنجا بودم گرايش عمومي كه وجود داشت اين بود كه يك مرده عراقي تنها يك مرده عراقي ديگر است."
او كه از فوريه ‪ ۲۰۰۴به مدت يك سال در گردان سوم، يگان اول پياده نظام در شهر بعقوبه در ‪ ۳۵مايلي شمال شرقي بغداد خدمت كرده بود در ادامه افزود: "ميدوني، خوب كه چي؟ سربازان صادقانه فكر مي‌كردند كه ما سعي مي‌كرديم به مردم كمك كنيم و آنها بخاطر آن خشمگين بودند كه تقريبا شبيه به خيانت بود زيرا ما براي كمك به آنها هزاران مايل از خانه و خانواده خود دور شده بوديم و مي‌بايستي يك سال هر روز كار مي‌كرديم، ما سعي مي‌كرديم به آنها كمك كنيم و آنها سعي مي‌كردند ما را بكشند."
او مي‌گويد: تنها وقتي آنها به كشور خود باز مي‌گردند و مجبور مي‌شوند با مسائل كهنه سربازان سر و كار داشته باشند و با ديگر كهنه سربازان ملاقات كنند تازه احساس مي‌كنند كه گويي گناهي مرتكب شده‌اند.

جنگ عراق يك اقدام بسيار وسيع و پيچيده است. در اين تحقيقات كه در مورد بدرفتاري‌هاي احتمالي ارتش صورت گرفته است، هفته‌نامه نيشن به تعداد اندكي از عناصر كليدي اشغال تمركز كرده و از كهنه سربازان خواسته بود تجربيات خود در انجام گشت زني‌ها و كاروان‌هاي پشتيباني، تاسيس ايست‌هاي بازرسي، انجام حملات و دستگيري مظنونان را با جزئيات كامل بيان كنند.

از تمامي تصاوير جمع‌آوري شده يك مساله مشترك به دست آمده است،.

"مبارزه در مناطق شهري پر جمعيت به استفاده بدون تبعيض از سلاح و قتل هزاران فرد بي‌گناه به دست نيروهاي اشغالگر منجر شده است".

بسياري از كهنه سربازاني كه به خانه باز گشته‌اند بخاطر ناهمخواني موجود بين واقعيت جنگ و نحوه به تصوير كشيدن آن توسط دولت آمريكا و رسانه هاي اين كشور شديدا آشفته شده‌اند جنگي كه كهنه سربازان توصيف كرده‌اند يك اقدام تاريك و حتي فاسد است اقدامي كه يادآور شديد ديگر جنگ‌ها و اشغالگري‌هاي گمراه‌كننده و وحشيانه مستعمراتي از اشغال الجزاير توسط فرانسه گرفته تا جنگ آمريكا در ويتنام و اشغال سرزمين‌هاي فلسطيني توسط اسراييلي‌ها است.

"مايكل هارمون" ‪ Michael Harmonپزشك ‪ ۲۴ساله از بروكلين كه از آوريل۲۰۰۳به همراه دسته ‪ ۱۶۷زرهي يگان چهارم پياده نظام در منطقه الرشيديه به مدت۱۳ماه خدمت كرده بود مي‌گويد: "به شما مي‌گويم در چه نقطه‌اي واقعا تغيير كردم، به صحنه‌اي بر مي‌گردم كه در آن يك دختر كوچك دو ساله چاقالو با پاهاي توپلوي كوچك و بامزه‌اي وجود داشت كه ديدم گلوله‌اي به پاي او برخورد كرده بود، بمبي كه در وسيله‌اي جاسازي شده بود منفجر شد و سربازان آمريكايي شروع به تيراندازي به هر طرف كردند و اين دختر كوچك نيز مورد اصابت قرار گرفت، او به من نگاه كرد، نه گريه مي‌كرد و نه هيچ كار ديگري.

آن دختر فقط به من نگاه مي‌كرد، من مي‌دانم كه او نمي‌توانست صحبت كند، ممكن است به نظر احمقانه برسد ولي او در حقيقت از من مي‌پرسيد كه چرا به پاي من تير زده‌ايد، من در آن لحظه به خودم گفتم اين واقعا مضحك است." بيشتر خشم و نفرتي كه نسبت به عراقي‌ها وجود داشته و توسط كهنه سربازان جنگ عراق بازگو شده در گزارش اخير پنتاگون كه در ‪ ۴مه منتشر شده بود تاييد شده است.

مركز فرماندهي پزشكي ارتش آمريكا در يك نظرسنجي كه در ‪ ۴ماه مه منتشر كرده بود به اين نتيجه دست يافته بود كه تنها ‪ ۴۷درصد از سربازان و ‪۳۸ درصد از تفنگداران دريايي معتقدند احترام و شان غيرنظاميان بايستي حفظ شود.

تنها ‪ ۵۵درصد از سربازان و ‪ ۴۰درصد از تفنگداران دريايي گفته‌اند اگر يكي از اعضاي يگان آنها يك "فرد غيرنظامي بي‌گناه" را به قتل برساند يا زخمي كند مراتب را گزارش خواهند كرد.

به گفته نيروهاي اشغالگر، اين گرايشات بيانگر محدوديت تماس آنها با عراقي‌ها است، آنها به ندرت دشمن خود را مي‌ديدند.

آنها در پادگان‌هاي شديدا مستحكمي زندگي مي‌كردند كه گاهي توسط حملات خمپاره‌اي هدف قرار مي‌گرفتند، آنها تنها زماني از پادگان‌هاي خود خارج مي‌شدند كه براي جنگ آماده بودند.

افزايش ناكامي‌ها در مبارزه با يك دشمن گريزان و تاثير مخرب بمب‌هاي كار گذاشته شده در كنار جاده‌ها كه تعداد زيادي از آمريكايي را كشته و يا زخمي كرده باعث شده‌است كه بسياري از نيروهاي آمريكايي عليه تمامي عراقي‌ها اعلام جنگ علني نمايند.

كهنه سربازان تيراندازي بي‌پروا به محض خروج از پادگان‌هاي خود را توصيف كرده‌اند. برخي از آنها به قوطي‌هاي بنزين كه در كنار جاده به فروش مي‌رسيد شليك مي‌كردند و پس از آن نارنجك‌هايي به سمت آنها پرتاب مي‌كردند تا آنها را به آتش بكشند عده‌اي ديگر نيز به سمت كودكان تيراندازي مي‌كردند، اين تيراندازي‌ها گاهي باعث خشمگين شدن شاهدان عراقي مي‌شد.

در ژوئن ‪ ۲۰۰۳نيز يگان گروهبان دوم "كاميلو مخيا" ‪ Camilo Mejiaتوسط گروهي خشمگين در رمادي تحت فشار قرار گرفت. مخيا ‪ ۳۱ساله از اعضاي گارد ملي آمريكا بود و از آوريل ‪ ۲۰۰۳به مدت شش ماه با گردان پياده نظام ‪۱۲ -۴ تيپ پياده نظامي پنجاه و سوم همكاري كرده بود.

گروه او به جوان عراقي كه نارنجكي را در دست گرفته بود تيراندازي و بدنش را سوراخ سوراخ كردند. او پس از آن خشاب خود را مورد بررسي قرار داد و محاسبه كرد كه شخصا ‪ ۱۱گلوله به سمت اين مرد جوان شليك كرده است.

گروهبان مخيا مي‌گويد: "ناكامي حاصل از ناتواني ما در برخورد با كساني كه به ما حمله مي‌كردند باعث شده بود تا از تاكتيكي استفاده كنيم كه به نظر هدف از آن تنها تنبيه كردن مردم محلي بود كه از آنها حمايت مي‌كردند." همچنين گزارش‌هايي شنيده شد و در يك مورد هم تصاويري در حمايت از آن وجود داشت كه برخي از سربازان به اندازه‌اي درك اخلاقي خود را از دست داده بودند كه اجساد عراقي‌ها را به تمسخر مي‌گرفتند يا به آن بي‌حرمتي مي‌كردند.

در يكي از دهها تصاويري كه در اين مصاحبه‌ها در اختيار نيشن قرار گرفته بود يك سرباز آمريكايي را نشان مي‌دهد كه به گونه‌اي رفتار مي‌كند كه گويي مي‌خواهد با قاشق پلاستيكي قهوه‌اي رنگ خود مغز متلاشي شده يك مرد عراقي را بخورد.

آن سرباز كه در تيم گروهبان مخيا بود در حالي كه دستان خود را در اطراف جسد قرار داده بود گفته بود از من و او عكس بگيرند. مخيا به خاطر مي‌آورد كه پوشش آن مرد مرده عراقي تنها يك زير شلواري بود.

آن سرباز در حالي كه مي‌خنديد گفته بود "لعنتي‌ها واقعا تو را (...)، نه؟
به گفته مخيا برادر و پسر عموهاي اين مرد عراقي شاهد اين صحنه بودند.

در بخش بعدي تك تيراندازها، پزشكان، پليس‌هاي نظامي، توپچي‌ها، افسران و ديگران به بيان تجربيات خود در سال‌هاي ‪ ۲۰۰۳ ،۲۰۰۴و ‪ ۲۰۰۵در مناطق مختلفي از موصل در شمال، سامرا در مثلث سني‌ها، ناصريه در جنوب و بغداد در مركز خواهند پرداخت.

روايت آنها بيانگر تاثير يگان‌هاي آنها بر غيرنظاميان عراقي است.


** يادداشتي بر روش شناسي
نيشن با پنجاه كهنه سرباز جنگي از جمله چهل سرباز، هشت تفنگدار دريايي و دو ملوان طي مدت هفت ماه كه از ژوئيه ‪ ۲۰۰۶آغاز شده بود مصاحبه كرد.

ما براي يافتن كهنه سربازاني كه حاضر بودند با ارائه نامشان به بيان رسمي تجربيات خود در عراق بپردازند، درخواست‌هايي را به سازمان‌هايي كه به نيروهاي آمريكايي و خانواده آنها اختصاص داده شده، ارسال كرده بوديم.

در نهايت ما كهنه سربازان را به صورت شفاهي يافتيم زيرا با بسياري از آنها كه مصاحبه كرديم ما را به دوستان نظامي خود معرفي مي‌كردند.

ما براي تاييد دوران خدمت آنها، در مواقعي كه امكان پذير بود نسخه‌اي از ‪ DD Form 214يا همان برگه اعزام يا بازگشت از خدمت آنها را به دست آورديم و در تمامي موارد خدمت آنها را با شاخه مربوط به بخشي كه در آن خدمت كرده بودند تاييد كرديم.

نوزده تن از مصاحبه‌ها به صورت حضوري و مابقي به صورت تلفني انجام شد.

تمامي مصاحبه‌ها ضبط و سپس رونويسي شدند. تقريبا با پنج تن از مصاحبه شوندگان به صورت مستقل توسط حقيقت جويان تماس گرفته شده بود تا حقيقت هاي اوليه در مورد دوران خدمت آنها در عراق تاييد شود.

از ميان مصاحبه‌شوندگان ، چهارده نفر از سال ‪ ۲۰۰۳تا ‪ ،۲۰۰۴بيست نفر از سال۲۰۰۴تا ‪ ۲۰۰۵و دو نفر از سال ‪ ۲۰۰۵تا ‪ ۲۰۰۶در عراق خدمت كرده بودند.

از يازده كهنه سربازي كه كمتر از يك سال در عراق خدمت كرده بودند، ‪۹ نفر در سال ‪ ۲۰۰۳و مابقي بين سال ‪ ۲۰۰۴تا ‪ ۲۰۰۵خدمت كرده بودند.

درجه كهنه سربازاني كه با آنها مصاحبه شده بود بين سرجوخه تا سروان بوده و تنها تعداد اندكي افسر بوده‌اند. اين كهنه سربازان در تمامي نقاط عراق خدمت كرده بودند كه البته بيشتر دوران خدمت آنها در مناطق بي‌ثباتي همچون بغداد، تكريت، موصل، فلوجه و سامرا بوده است.

در دوران فرآيند مصاحبه‌ها پنج تن از مصاحبه‌شوندگان تصاويري را كه از عراق تهيه كرده بودند براي تاييد ادعاهاي خود ارائه كردند كه برخي از آنها بسيار زننده بود.


** تاخت و تازها
"
فيليپ كريستال" ‪ ۲۳ساله از رينو كه گفته است در دوران ماموريت ‪۱۱ ماهه خود در كركوك كه در اكتبر ‪ ۲۰۰۵به پايان رسيد بين بيست تا سي بار به منازل عراقي حمله كرده است.

او كه در گردان سوم تيپ ‪ ۱۱۶كاوالري خدمت مي‌كرده است گفت: "ما كار خود را اينگونه آغاز مي‌كرديم كه خودروهايي با بلند گوهاي بزرگ پيامي را به زبان عربي، فارسي يا كردي يا هر زبان ديگري كه مردم صحبت مي‌كردند پخش مي‌كرد در اين پيام به آنها گفته مي‌شد اگر سلاحي دارند آن را در كنار درب ورودي منازل خود قرار دهند.

ما مي‌گفتيم لطفا از منازل خود خارج شويد و از اين حرف ها، بالگردهاي آپاچي نيز بمنظور محافظت در آسمان منطقه حضور داشتند تا در صورت نياز وارد عمل شوند كه البته نمايش خوبي براي نشان دادن قدرت نيز بود.

من به همراه سرجوخه خود و شايد عده‌اي ديگر بودم و تا آن لحظه از چند خانه بازرسي كرده بوديم."
او در ادامه افزود: "ما در حال نزديك شدن به يك خانه بوديم. در اين منطقه كشاورزي منازل متشكل از چند بخش است. يك بخش خود خانه است كه تقريبا در همه آنها وجود دارد علاوه بر آن آشپزخانه و آلونكي براي انبار وجود دارد.

ما در حال نزديك شدن به اين خانه بوديم كه در آن يك سگ خانگي وجود داشت، اين سگ به صورت ممتد در حال پارس كردن بود و به عبارتي او هم در حال انجام وظيفه خود بود.

ناگهان سرجوخه من به آن تير اندازي كرد، البته او سگ را نكشت، گلوله به آرواره سگ برخورد كرد و آرواره آن كنده شد، لذا من شاهد اين سگ هستم، من شديدا عاشق حيوانات هستم، اين سگ به آرواره خود نگاه مي‌كند و به هر سو مي‌دويد و به همه محل خون مي‌پاشيد. آن خانواده كه متشكل از سه كودك كوچك، مادر و پدر بودند همگي تا حد مرگ ترسيده بودند.

من به او گفتم حداقل اين سگ را بكش زيرا آرواره او درست شدني نيست." "هم اكنون كه اين را مي‌گويم اشك در چشمانم جمع مي‌شود و آن زمان هم اشك در چشمانم جمع شده بود، به كودكان نگاه كردم كه بسيار ترسيده بودند.

مترجم را صدا كردم و كيف پول خود را درآوردم، به آنها بيست دلار دلار دادم زيرا همه پول من همان بود به مترجم گفتم اين پول را به آنها بدهد و بگويد كه من متاسفم ولي آن احمق بود كه اين كار را انجام داد نه من."

..."آيا هيچگاه گزارشي در مورد اين واقعه صورت گرفت؟ آيا هيچ اقدامي صورت گرفت؟ آيا هيچ مجازاتي اجرا شد؟ خير به هيچ عنوان."
به گفته كريستال اينگونه وقايع "بسيار عادي" بوده است.

بنا به گفته‌هاي بيست و چهار تن از كهنه سربازاني كه در چنين تاخت و تازهايي مشاركت داشتند براي عراقي‌هايي كه تحت اشغال هستند واقعيت بيرحمانه‌اي وجود دارد.

نيروهاي آمريكايي كه با اطلاعاتي ضعيف به مناطقي كه در آن شورشيان فعاليت داشتند حمله مي‌كردند با اين اميد به خانه‌ها حمله مي‌كردند كه بتوانند مبارزان يا تسليحاتي را كشف كنند ولي به گفته آنها چنين دستگيري هايي به ندرت صورت مي‌گرفت.

داستان‌هايي كه بسيار معمول‌تر بود مربوط به اين مساله بود كه سربازان به خانه‌اي حمله مي‌كردند، دارايي آنها را در جستجوهاي بيهوده خود نابود مي‌كردند پس از آن نيز غيرنظاميان وحشت زده سعي مي‌كردند خسارت وارد شده به منازل خود را تعمير كنند و عذاب طولاني براي يافتن اعضاي خانواده خود را كه به عنوان مظنون دستگير شده بودند، آغاز مي‌كردند.

به گفته سرگروهبان "جان برونز" ‪ ۲۹ساله از فيلادلفيا كه گفته‌است تقريبا در حمله به يك هزار خانه عراقي مشاركت داشته است اين حملات معمولا بين نيمه هاي شب تا پنج صبح صورت مي‌گرفت.

او از مارس ‪ ۲۰۰۳به مدت يك سال به همراه گردان سوم، يگان اول زهري تيپ يكم در بغداد و ابوغريب خدمت كرده بود. ابوغريب شهري است كه بخاطر زندان آن بسيار بدنام شده است.

توصيف وي از فرآيند حملات شديدا نزديك به اظهارات هشت كهنه سرباز ديگري بود كه در مناطقي همچون كركوك، سامرا، بغداد، موصل و تكريك خدمت كرده بودند.

سرجوخه برونز مي‌گويد: "ما بايد آنها را در صورتي كه از خود محافظت نمي‌كنند دستگير كنيم لذا ما بايد آنها را وقتي كه خواب هستند دستگير كنيم."
به گفته وي در هر حمله حدود ‪ ۱۰نيرو حضور دارند كه پنج تن از آنها در خارج از منزل مستقر مي‌شوند و مابقي خانه را مورد تجسس قرار مي‌دهند.

برخي از نيروها از كلاهك‌ها و جليقه‌هاي ضدگلوله استفاده مي‌كنند و بر روي سلاح‌هاي خود نارنجك اندازهاي نصب كرده‌اند، آنها با لگد در را باز مي‌كنند و به اين شرح كه برونز گفت كار تجسس را آغاز مي‌كنند:
"
دوان دوان وارد مي‌شويم، اگر برق وجود داشته باشد چراغ‌ها را روشن مي‌كنيم و اگر نباشد از چراغ قوه‌ها استفاده خواهيم كرد. يك تيم از تفنگدارها در خارج از منزل مي‌مانند و تيم ديگر وارد مي‌شود. هر كدام از رهبران تيم‌ها از يك گوشي و ميكروفن برخوردار است كه مي‌تواند با رهبر تيم ديگر كه در خارج از منزل است ارتباط داشته باشد."
"
از پله‌ها بالا مي‌رويم. مرد خانه را در مقابل ديدگان همسرش از رختخواب بيرون مي‌آوريم و در برابر ديوار قرار مي‌دهيم. ما از نيروهايي با درجه‌هاي پايين‌تر نيز كه سرجوخه و متخصص هستند برخورداريم.

متخصصان به اتاق‌هاي ديگر وارد مي‌شوند و ساير اعضاي خانواده را دستگير و همه آنها را گردهم مي‌آورند. سپس وارد يك اتاق مي‌شويم و همه چيز را در آن اتاق تكه تكه مي‌كنيم تا مطمئن شويم آنها از سلاح يا چيزي برخوردار نباشند كه با آن به ما حمله كنند.

سپس مترجم را فرا مي‌خوانيم و به او مي‌گوييم كه از مرد خانه (در حالي كه اسلحه به روي او گرفته شده است) اين سئوال‌ها را بپرسد: آيا شما هيچ سلاحي در اختيار داريد؟ آيا شما هيچ چيز تبليغاتي ضد آمريكايي يا هر چيزي كه باعث شود ما فكر كنيم شما به نوعي در فعاليت‌هاي شورشي يا ضد نيروهاي ائتلاف مشاركت مي‌كنيد در اختيار داريد؟"
برونز مي‌گويد: "معمولا آنها مي‌گويند خير زيرا معمولا خير همان پاسخ صحيح است. سپس كاري كه ما انجام خواهيم داد اين است كه اگر او مبل داشته باشد متكاهاي آن را از بين خواهيم برد، اگر راحتي داشته باشد آن را وارونه مي‌كنيم. اگر يخچال داشته باشند به سراغ آن مي‌رويم و همه چيز را بر روي زمين مي‌ريزيم، كمد آنها را باز مي‌كنيم و همه لباس‌هاي آنها را روي زمين مي‌ريزيم به گونه‌اي كه گويي در خانه او توفان آمده است.