اجراي توافقنامه پادمان‌هاي ان‌پي‌تي و مفاد مربوطه قطعنامه‌هاي 1737 (2006) و 1747(2007) در جمهوري اسلامي ايران
گزارش مدير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي
1- در 15 نوامبر 2007 مدير كل به شوراي حكام آژانس درباره اجراي پادمان‌هاي توافقنامه ان‌پي‌تي و مفاد مربوطه به قطعنامه‌هاي 1737 شوراي امنيت سازمان ملل در سال 2006 و قطعنامه 1747 در سال 2007 در جمهوري اسلامي ايران را ارايه كرد (gov/2007/58). اين گزارش شامل تحولات از آن زمان به بعد است.
2- در 11 و 12 ژانويه 2008 مدير كل آژانس در تهران با آيت‌الله خامنه‌‌اي رهبري ايران، محمود احمدي‌نژاد رئيس جمهوري ايران و آقاي آقازاده معاون رئيس جمهوري ايران و رئيس سازمان انرژي اتمي ايران ديدار كرد. هدف از اين ديدار بحث درباره راهكار‌ ها و ابزار اجراي قطعنامه‌هاي مربوط به شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و شوراي امنيت سازمان ملل بعلاوه تسهيل در طرح كاري‌اي بود كه ميان ايران و دبير خانه آژانس در 21 اوت 2007 به منظور شفافيت درباره موضوع اجراي پادمان‌هاي باقي‌مانده انجام شد. (GOV/2007/48 و پيوست‌ها)
3- در طول اين مباحثات رهبري ايران اعلام كرد كه برنامه هسته‌اي ايران همواره بطور خاصي براي اهداف صلح‌آميز بوده و هرگز يك برنامه توسعه تسليحات هسته‌اي نبوده است. مقامات ايراني موافقت كردند كه در اجراي طرح كاري تسهيلات لازم را ارايه كنند.

A- اجراي طرح كاري درباره مسايل باقي‌مانده

A-1- منبع آلودگي
4- آژانس در 15 نوامبر 2007 سوالاتي را درباره منبع آلودگي مواد اورانيومي يافت شده در برخي از تجهيزات موجود در دانشگاه فني، ماهيت اين تجهيزات، دورنماي استفاده از تجهيزات و نام‌ها و نقش افراد و شخصيت‌ها و نهادهاي دخيل در آن از جمله مركز تحقيقات فيزيك (PHRC) در اختيار ايران قرار داد (GOV/2007/58 پاراگراف 48). اين تجهيزات توسط رئيس پيشين مركز تحقيقات فيزيك كه يكي از اساتيد دانشگاه بود به دست آمده بود. وي همچنين ديگر تجهيزات مانند ماشين‌آلات ايجاد توازن، دستگاه‌هاي طيف‌سنج، مگنت‌ها و تجهيزات پرداخت ماده فلور كه مي‌توانند در فعاليت‌هاي غني‌سازي اورانيوم به كار گرفته شوند به دست آورده بود يا تلاش كرده بود به دست آورد. (GOV/2006/27 پاراگراف 25).

5- نشست‌هايي در 10 الي 12 دسامبر و 15 الي 16 دسامبر 2007 در تهران ميان آژانس و مقامات ايراني انجام شد كه در طي آن ايران پاسخ‌هايي را به سوالات مطرح شده از سوي آژانس ارايه كرد و آژانس درخواست كرد توضيحات بيشتري درباره اهداف مورد نظر از دستيابي به اين تجهيزات، افراد و نهادهايي كه به دنبال اين مواد و اقلام بودند، كساني كه آن را دريافت كرده بودند و استفاده و مكان استفاده از اين تجهيزات در گذشته و حال ارايه شود. در نامه‌اي كه آژانس متعاقب آن در 18 دسامبر 2007 ارايه كرد آژانس به ايران توضيحات بيشتري درباره اين تجهيزات ارايه كرد.

6- در نامه‌اي كه به تاريخ 3 ژانويه 2008 ارايه شد، آژانس به ايران يادآور شد كه اين كشور نياز است كه توضيحات بيشتري ارايه كرده تا امكان ارزيابي كامل درباره موضوع آلودگي و تلاش‌هاي مربوط به دستيابي و تامين تجهيزات بوجود آيد.

7- در نامه‌اي به تاريخ 8 ژانويه 2008 ايران پاسخ‌هايي به سوالات مطرح شده از سوي آژانس در تاريخ 3 ژانويه 2008 ارايه كرد.

A-1-1 استفاده از تجهيزات و منشاء آلودگي
8- به گفته ايران، تجهيزات خلاء در سال 1990 توسط رئيس پيشين مركز تحقيقات فيزيك PHRC از جانب دانشگاه فني تامين شد زيرا وي در تامين ارتباطات تجاري مركز فيزيك PHRC تخصص داشته است. قرار بود كه اين تجهيزات در دفتر فيزيك دانشگاه به منظور روكش و پوشش اقلامي مانند آينه‌هاي نوري، ليزر‌هاي نوري، آينه‌هاي ليزر، لايه‌هاي مقاوم براي سلول‌هاي خورشيدي و آينه‌هاي مورد نياز در عمل‌هاي جراحي پزشكي به كار گرفته شود.

9- ايران اعلام كرد كه همزمان با دريافت اين تجهيزات در سال 1991، به اين كشور اعلام شد كه تحويل كالاها بطور كامل انجام نشده و برخي از اقلام به غلط در اختيار اين كشور قرار گرفته است. از اين رو اين تجهيزات در دانشگاه به انبار سپرده شد. ايران علاوه بر اين اعلام كرد نامه‌هاي متعدد شكايت به شركت تامين كننده در طول اين مدت تا سال 1994 ارايه شد اما نتيجه‌اي در بر نداشت.

10- به گفته ايران، برخي از قطعات خاص در طول سال‌هاي 1994 الي 2003 در داخل و خارج از دانشگاه و در تحقيقات، فعاليت‌هاي نگهداري و عملياتي مربوط به شرايط خلاء مورد استفاده قرار گرفت اما ديگر قطعات مذكور هرگز مورد استفاده قرار نگرفتند. ايران در توضيحات خود درباره چگونگي آلودگي و منشاء آن اعلام كرد در سال 1998 فردي كه مشغول آزمايش قطعات سانتريفيوژهاي مستعمل از پاكستان در آزمايشگاه ميدان ونگ براي سازمان انرژي اتمي (GOV/2004/34 پاراگراف 31) بود از سرويس بخش خلاي دانشگاه خواست كه براي تعمير يك پمپ به اين مركز مراجعه كنند. ايارن اعلام كرد كه برخي از اقلام تجهيزات خلاء كه در بالا به آنها اشاره شد براي عمليات تعمير مورد استفاده قرار گرفت و هنگامي كه اين قطعات بار ديگر به دانشگاه سپرده شدند با خود مواد آلوده كننده را به همراه داشتند.

11- آژانس به منظور بررسي اطلاعات ارايه شده از سوي ايران با برخي از افرادي كه در آزمايشگاه ميدان ونك، متخصصين دانشگاه كه اين عمليات تعمير را انجام دادند مصاحبه كرد. همچنين پمپ مذكور كه با استفاده از ابزار مذكور تعمير شده بود، به آژانش نشان داده شد.
آژانس تجزيه و تحليل جزئي از علائم آلودگي تجهيزات را انجام داد و آن را با نمونه‌هايي مقايسه كرد كه از قطعات سانتريفيوژ ايران به دست آمده از سوي پاكستان نمونه‌ برداري شده بود. آژانس به اين جمع بندي رسيد كه توضيحات ارايه شده و اسناد مربوطه كه ايران درباره منبع احتمالي آلودگي توسط مواد اورانيومي موجود در دانشگاه مذكور ارايه كرده بود مغاير با داده‌هايي نيست كه هم‌اكنون در اختيار آژانس قرار دارد. آژانس در اين مرحله ديگر اين سوال را در زمره مسايل باقي مانده نمي‌داند. به هر حال، آژانس بنا بر روندها و شگردهاي خود به جستجو درباره يافته‌هاي خود و تاييد اين مسئله در راستاي تاييد و راستي‌آزمايي اظهارات كامل ايران ادامه مي‌دهد.

A.1.2 فعاليت‌هاي رئيس سابق مركز تحقيقات فيزيك تهران در زمينه تهيه مواد
12- براساس گزارش‌هاي رسيده از ايران هيچ يك از تجهيزات خريداري‌شده يا به‌دست آمده توسط رئيس سابق مركز تحقيقات فيزيك تهران براي مقاصد غني‌سازي اورانيوم يا فعاليت‌هاي مرتبط با تبديل حتي براي تحقيق و توسعه يا امور آموزشي در اين زمينه‌ها به كار نرفته است. خريدها و اقدامات در جهت خريداري از سوي رئيس پيشين مركز تحقيقات فيزيك تهران بر اساس گفته‌هاي مقامات و ادارات ايراني به شرح زير است.
13- ايران ابراز داشت كه تجهيزات خلا خريداري شده از سوي رئيس پيشين مركز تحقيقات فيزيك تهران براي مقاصد آموزشي در آزمايشگاه فني خلا اين دانشگاه به ويژه براي استفاده در آزمايشات دانشجويان در توليد لايه نازك مورد استفاده فنون خلا و تغيير مايع به گاز، اندود كردن براي استفاده در سيستم‌هاي خلا و كشف نشتي در سيستم‌هاي خلا بوده‌اند. ايران به منظور اثبات اين گفته‌ها راهنماي آموزشي مرتبط با آزمايشات مختلف، ارتباطات داخلي درباره تهيه اين تجهيزات و مدارك حمل و نقل آنها را ارائه داده است.
14- ايران اظهار داشت كه برخي از آهن‌رباها توسط رئيس پيشين مركز فيزيك تهران به نمايندگي از گروه فيزيك دانشگاه براي مقاصد آموزشي در آزمايشات "Lenz-Faraday" خريداري شدند. ايران براي اثبات اين موضوع برخي مدارك ارائه داد: راهنماي آموزشي مرتبط با آزمايش‌ها، درخواست‌ها براي تأمين مالي نشان داد كه تصميم‌گيري براي نزديك كردن اين رئيس با سفارش و خريد اين بخش‌ها و ارائه صورت حساب فروش از سوي عرضه‌كننده. اين كشور همچنين اعلام كرد كه اين آهن‌رباها پس از استفاده دور انداخته شدند.
15- بر اساس داده‌هاي ايران، رئيس مركز تحقيقات فيزيك تهران دو بار تلاش كرد و يك بار موفق شد تا يك دستگاه ترازكننده براي گروه مهندسي مكانيك اين دانشگاه براي مقاصد آموزشي نظير اندازه‌گيري لرزه‌ها و نيروهاي اجزاي در گردش به خاطر نبود تعادل خريداري كند. براي اثبات اين موضوع روند آزمايش مذكور، درخواست‌هاي مرتبط با تهيه و نامه تأييديه تكميل خريد به آژانس نشان داده شد. بازرسان آژانس از گروه مهندسي مكانيك بازديد و حضور دستگاه تعادلي را در آنجا تأييد كردند.
16- بر اساس گزارش ايران، رئيس مركز تحقيقات فيزيك تهران همچنين تلاش كرد تا 45 سيلندر گاز براي اداره روابط متقابل صنعتي اين دانشگاه خريداري كند كه هركدام دو كيلوگرم فلورين را در بر مي‌گيرد. ايران اعلام كرد كه هدف از اين خريد تقويت ثبات شيميايي ظروف پليمري بود. ايران براي اثبات اين اظهارات، درخواست خريد فلورين و ارتباط ميان رئيس اين مركز و رئيس دانشگاه درباره عدم پذيرش عرضه‌كننده براي ارسال اين كالا ارائه شد.
17- ايران همچنين اعلام كرد كه سازمان انرژي اتمي ايران براي تهيه آن با مشكلاتي مواجه شد زيرا تحريم‌هاي بين‌المللي بر اين كشور تحميل شده است و به اين دليل، سازمان مذكور از رئيس دانشگاه خواست تا براي تهيه يك دستگاه طيف سنج جرم UF6 همكاري كند. بر اساس داده‌هاي ايران، اين رئيس دانشگاه در سال 1988 از رئيس كارگاه آموزشي مكانيك گروه صنعتي شهيد همت كه به وزارت سپاه تعلق داشت، درخواست كرد تا روند تهيه مواد را برعهده گيرد. ايران افزود كه اين دستگاه طيف سنج جرم هرگز ارسال نشد. رئيس كارگاه آموزشي مكانيك كه بعداً درست همزمان با تأسيس مركز تحقيقات فيزيك تهران در 1989 به سمت رئيس آن منصوب شد، همان شخصي است كه در ديگر تلاش‌هايي كه در قسمت‌هاي فوق ذكر شده است، براي تهيه مواد شركت داشت.
18- اين آژانس با اتخاذ از اطلاعات و مدارك ارائه شده از سوي ايران همچنين اظهارات رئيس سابق مركز تحقيقات فيزيك تهران نتيجه‌گيري كرده است كه با پاسخ‌هاي ارائه شده درباره استفاده از اين تجهيزات مغايرت ندارد. نقش و فعاليت‌هاي اين مركز بعداً در ارتباط با مطالعات ادعا شده در ذيل بررسي مي‌شود.
A.2 مدرك فلز اورانيوم
19- آژانس در هشتم نوامبر 2007 يك رونوشت از مدرك 15 صفحه‌اي ايران دريافت كرد كه روند تقليل UF6 به فلز اورانيوم و تبديل فلز اورانيوم غني‌شده به نيمكره‌هايي كه اجزاي سلاح اتمي را تشكيل مي‌دهند، را توضيح مي‌داد. ايران تكرار كرد كه اين مدرك همراه با اسناد سانتريفيوژ P-1 در سال 1987 دريافت كرده بود و هرگز از سوي ايران درخواست نشده بود. آژانس هنوز منتظر پاسخ پاكستان درباره شرايط ارسال اين مدرك است تا درك دقيقي از ميزان و شرايط پيشنهادي كه شبكه عبدالقادر خان در 1987 مطرح كرده بود، به دست آورد.
A.3 پلونيوم 210
20- پلونيوم 210 موضوع مورد علاقه اين آژانس است زيرا مي‌تواند نه تنها براي مقاصد صلح‌آميز نظير باتري‌هاي راديوايزوتوپ بلكه در تركيب با بريليوم براي مقاصد نظامي نظير چاشني نترون در برخي طرح‌هاي سلاح اتمي مورد استفاده قرار گيرد. يك نشست در 20 تا 21 ژانويه 2008 در تهران ميان آژانس و مقامات ايراني برگزار شد كه طي آن، ايران پاسخ‌هايي براي پرسش‌هاي مطرح شده از سوي آژانس در نامه 15 سپتامبر 2007 و مرتبط با تحقيقات پلونيوم 210 ارائه داد. پرسش‌هاي آژانس شامل درخواستي براي مشاهده مدارك طرح اصلي مي‌شد.
21-براساس اطلاعات ايراني‌ها، از دانشمندان مركز تحقيقات اتمي تهران در دهه هشتاد درخواست شد تا فعاليت‌هاي تحقيقاتي جديدي را پيشنهاد كنند. پروژه موسوم به توليد پولونيوم 210 توسط پرتوافكني 290Bi در رآكتور مركز تحقيقات اتمي تهران مطرح شد و سرانجام توسط كميته مشورتي دانشمندان اين مركز در 1988 به تصويب رسيد. اين پروژه شامل تحقيقات اساسي با هدف تقويت دانش درباره اين فرآيند مي‌شد. بر اساس گزارش ايران، اين اقدام با هدف اجرايي شدن فوري انجام نشد. به هر حال، در صورت موفقيت‌آميز بودن استخراج شيميايي پلونيوم 210، استفاده بالقوه از باتري‌ها راديوايزوتوپ در طرح اوليه ذكر شد.
22-ايران تكرار كرد كه اين پروژه بخشي از يك پروژه تحقيق و توسعه بزگتر نبود اما يك ابتكار شخصي از رهبري آن به شمار مي‌رفت. بر اساس گزارش ايران، كار شيميايي درباره اين پروژه پيش از فرآيندسازي كامل شيميايي آن اجرايي شود، كنار گذاشته شد. اين پروژه بي‌نتيجه باقي ماند و نمونه‌هاي خراب به عنوان زباله معدوم شد.
23-ايران به منظور اثبات اين مسأله، رونوشت‌هايي از مقالات تحقيقاتي اضافي ارائه داد كه اساس درخواست تصويب اين پروژه را تشكيل داده بود. ايران همچنين رونوشت‌هايي از طرح پيشنهادي در زمان نشست و تصويب مدرك كميته مشاوره‌اي دانشمندان مركز تحقيقات اتمي تهران همچنين رونوشت تكميل گزارش روزانه رآكتور براي كل دوره‌اي كه نمونه‌ها در اين رآكتور وجود داشتند، ارائه داد.
24- براساس بررسي تمامي اطلاعات ارائه شده از سوي ايران، اين آژانس نتيجه‌گيري كرد كه توضيحات مرتبط با محتوا و غلظت آزمايشات پلونيوم 210 با يافته‌هاي آژانس و ديگر اطلاعات موجود تناقض ندارد. اين آژانس توجه دارد كه اين پرسش ديگر در اين مرحله وجود ندارد. به هر حال، آژانس به فرآيندها و اقدامات خود ادامه مي‌دهد تا يافته‌هاي خود را اثبات شده ببيند و تأييد كند كه اين موضوع بخشي از روند رسيدگي به اجراي تعهد ايران به بيانيه‌ها است.
A-4- معدن گچين
25- نشستي در 22 و 23 ژانويه 2008 در تهران ميان مقامات ايراني و آژانس برگزار شد و بر طبق آن ايران پاسخ‌هايي به سوالاتي ارايه كرد كه از سوي آژانس در نامه 15 سپتامبر 2007 مطرح شده بود (GOV/2007/58 پاراگراف 27) با اين ديدگاه كه به درك بهتري از ترتيبات پيچيده حاكم بر اداره كنوني و گذشته معدن اورانيوم گچين و آسياب آن نايل آيد.(GOV/2005/67 پاراگراف 26الي 31).

26- بنا بر اعلام ايران، استخراج اورانيوم در معدن گچين بعلاوه فعاليت‌هاي مربوط به فرآوري اوره در معدن اوره گچين UOC همواره در محدوده مسئوليت سازمان انرژي اتمي ايران بوده است.

27- ايران اعلام كرد كه در سال 1989، ميزان ذخاير اورانيوم در "ساغند" در مركز ايران با همكاري كارشناسان چيني ايجاد شد. با توجه به خروجي تعيين شده در اين منطقه، قراردادي براي تجهيز معدن ساغند و طراحي مركز بازفرآوري اوره با يك شركت روسي در سال 1995 بسته شد. منابع مالي براي طرح پنج ساله دولت در سال‌هاي 1994 الي 1998 براي سازمان انرژي اتمي و فعاليت‌هاي آن در معادن گچين و ساغند اختصاص نيافت. از آنجايي كه اورانيوم بيشتري (بالغ بر هزار تن) در ساغند و در گچين (بالغ بر 40 تن) وجود داشت تصميم گرفته شد كه منابع مالي كافي براي ساغند در اختيار گذاشته شود.

28- به گفته ايران، در دوره‌ سال‌هاي 1993 الي 1998 موضوعاتي مانند آمادگي گزارش‌هاي فني و مطالعات و برخي از آزمايشات شيميايي بر اوره در مركز فرآوري اوره سازمان انرژي اتمي در مركز تحقيقات اتمي تهران انجام شد. تمركز برخي از اسناد جهت توجيه تامين مالي گچين در طرح پنج ساله 1999 الي 2003 بود. اين تلاش‌ها
موفقيت‌آميز بودند و تامين مالي براي استخراج بيشتر در گچين در اين طرح تصويب شد. تصميمي براي ساخت يك نيروگاه اوره اورانيوم در گچين معروف به پروژه 15/5 در 25 اوت 1999 گرفته شد.

29- ايران در بين تاريخ‌هاي 22 الي 23 ژانويه 2008، همچنين اسنادي را دراختيار آژانس قرار داد كه اسناد مربوط به تامين بودجه اين طرح پنج ساله، قراردادها با نهادهاي خارجي براي آمادگي مطالعات و گزارش‌ها بوده است. آژانس به اين جمع‌بندي رسيده كه اسناد مربوطه براي تاييد تمايل مداوم سازمان انرژي اتمي به فعاليت گچين در سال 1993 الي 1999 كافي است.

30- ايران در رابطه با نقش شركت كيميا معدن اعلام كرد كه مركز فرآوري اوره علاوه بر كاركنان خود مشاوران و كارشناسي را براي پروژه‌هاي مختلف از جمله كارهاي مربوط به معدن گچين به استخدام درآورده است. وقتي كه تصويب بودجه لازم براي استخراج و اكتشاف لازم در گچين در سال 1999 صادر شد، برخي از كارشناسان و مشاوران شركتي را با نام شركت كيميا معدن ايجاد كردند تا قراردادي را با سازمان انرژي اتمي براي معدن گچين منعقد كنند. اسناد مربوط به تاييد اين امر كه به آژانس ارايه شده نشان مي‌دهد كه اين شركت در 4 ماه مي 2000 به عنوان شركت ثبت شده است. ايران اعلام كرد كه هسته مركزي كاركنان شركت مذكور را شش نفر از افراد و كارشناساني تشكيل مي‌دهند كه پيش از اين در مركز فرآوري اوره كار مي‌كردند. اين شركت در اوج فعاليت‌هاي خود 100 نفر كارمند به استخدام درآورد. علاوه بر اين كاركنان، اين شركت از كارشناسان دانشگاه‌ها و ديگر قراردادي‌ها براي كار بر روي پروژه استفاده كرد.

31- به گفته ايران، به شركت كيميا معدن اطلاعات مفهومي لازم از سوي سازمان انرژي اتمي داده شد كه شامل نقشه‌ها و گزارش‌هاي فني بودند. وظيفه اين شركت اين بود كه طرحريزي جزئي براي تامين و نصب تجهيزات و به كار انداختن مركز اوره اورانيوم گچين را انجام دهد. در قرارداد مذكور محدوديت‌هاي زماني اعمال شده بود و اين محدوديت‌ها منجر به بروز برخي از خطاها و اشتباهات شد. پس از اين كه طراحي جزئيات به پايان رسيد، تغييراتي بايد در آن داده مي‌شد و اين امر نيز منجر به بروز مشكلات مالي براي شركت كيميا معدن گشت.

32- ايران اعلام كرد كه شركت كيميا معدن تنها يك پروژه در دست اجرا داشته است. آن پروژه اي در كنار سازمان انرژي اتمي ايران بود تا ساخت مركز اوره اورانيوم گچين ساخته شود. به هر حال اين شركت در تامين قطعات براي سازمان انرژي اتمي كمك كرد چرا كه سازمان انرژي اتمي بخاطر تحريم‌ها در تامين آن با مشكلات متعددي مواجه بود.(GOV/2006/15 پاراگراف 39) اسناد مربوط به اقلام ارايه شده به مركز تبديل اورانيوم اصفهان UCF از سوي ايران در اختيار آژانس قرار گرفت. به گفته ايران، بخاطر مشكلات مالي شركت كيميا معدن، شركت مذكور در ژوئن 2003 فعاليت بر پروژه گچين را متوقف كرد. زيرا قرارداد سه ساله آن با سازمان انرژي اتمي به پايان رسيد. ايران اعلام كرد كه شركت كيميا معدن بطور رسمي در 8 ژوئن 2003 از ثبت خارج شد. ايران اسناد مربوط به اين اظهارات خود را ارايه كرد. پس از آن كه اين شركت فعاليت خود را متوقف كرد، مركز فرآوري اوره كار بر كارخانه اوره اورانيوم گچين را برعهده گرفت.

33- ايران اعلام كرد كه شركت كيميا معدن قادر بود كه از ابتداي تاسيسش در ماه مي 2000 پيشرفت سريعي داشته و بنيان مركز اوره اورانيوم را در اواخر دسامبر 2000 بنا نهد زيرا طراحي‌هاي كلي براي اين مركز توسط مركز فرآوري اوره انجام شده بود. اين طراحي عمومي و ديگر دانش‌هايي كه در اختيار شركت مذكور قرار گرفت. و اين شركت از آن براي طراحي جزئي تجهيزات فرآوري استفاده كرد. از اين رو شركت كيميا معدن به سرعت توانست طراحي‌ها را آماده كرده و اقلام مورد نياز خود را براي خريد سفارش دهد. اسناد حمايت كننده از كارهاي انجام شده توسط سازمان انرژي اتمي ايران توسط اين كشور در اختيار آژانس قرار گرفته است.

34- بيشتر اطلاعات مربوطه در مباحث پيشيني كه درباره معدن گچين صورت گرفت از سوي ايران به آژانس ارايه نشده بود. اين آژانس به اين جمع‌بندي رسيده است كه اطلاعات و توضيحات ارايه شده از سوي ايران با توجه به مستندات بوده است و مفاد آن با اطلاعاتي همخواني دارد كه در اختيار آژانس است. آژانس اين سوالات در اين مرحله ديگر در زمره مسايل باقي مانده نمي داند. به هر حال، اين آژانس مطابق با روند و شگرد خود براي تاييد هماهنگي يافته‌ها به فعاليت خود ادامه داده و به راستي‌آزمايي اين موضوعات به عنوان تاييدي بر كامل بودن اظهارات ايران ادامه مي‌دهد.

A-5- مطالعات ادعايي
35- آژانس همانگونه كه از سوي شوراي امنيت سازمان ملل مطرح شده همچنان از ايران مي‌خواهد به مسئله مطالعات ادعايي مربوط به تبديل دي‌اكسيد اورانيوم UO2 به تترافلورايد اورانيوم UF4 يا همان پروژه نمك سبز، آزمايش مواد منفجره با حساسيت اندك و طراحي محفظه كلاهك موشك، كه مي‌تواند جنبه نظامي داشته باشد و به نظر مي‌رسد كه از روابط درون نهادهاي دولتي برخوردار بوده و موضوع امكان رابطه و ارتباط آنها با مواد هسته‌اي مطرح است، رسيدگي كند. (GOV/2007/58 پارگراف 28). ايران به عنوان بخشي از طرح كاري مورد توافق با آژانس موافقت كرد كه به مسئله اين مطالعات ادعايي رسيدگي كند.

36- آژانس و ايران در 27 و 28 ژانويه 2008 و از 3 الي 5 فوريه 2008 درباره مطالعات ادعايي در نشستي كه در تهران برگزار كردند، بحث و بررسي لازم را انجام دادند. در طول اين مباحثات، آژانس اطلاعات جزئي درباره اتهامات مطرحه را ارايه كرد و از ايران خواست كه توضيحات كافي را درباره ديگر موضوعاتي كه در طول اجراي طرح كاري مطرح شد مانند نقش مركز فيزيك و شركت كيميا معدن و موسسه تحقيقات و آموزش ERI و موسسه فيزيك كاربردي IAP را ارايه كند. (GOV/2004/83 پاراگراف‌هاي 100 الي 101).

37- آژانس به ايران اسناد خاصي را نشان داد كه اين اسناد از سوي ديگر كشورهاي عضو در اختيار آژانس قرار داده شده بود و گفته مي‌شد از ايران منشاء گرفته است. در آن مقدار قابل توجهي از تبديل UO2به UF4 آمده شده است. اين اسناد نشان مي‌دهد كه ظرفيت فرآوري يك تن در هر سال UF4 وجود دارد. اسناد داراي مهر شركت كيميا معدن بودند و از اين پروژه با نام پروژه 13/5نام برده مي‌شد. اسناد شامل ارتباطات و تماس‌هاي ميان كاركنان پروژه و ديگر شركت‌هاي خصوصي در زمينه دستيابي به ابزار فرآوري بود. اين ارتباطات و نامه‌نگاري‌ها‌ همچنين خطاب به رياست پروژه مربوط به محفظه حمل كلاهك موشك صورت گرفته بود.

38- ايران اعلام كرد كه اتهامات بي‌اساس بوده و اين اطلاعاتي كه آژانس به ايران نشان داد ساختگي است. به هر حال ايران موافقت كرد كه اظهارات خود را بطور جزئي ارايه كند. در 8 فوريه و 12 فوريه 2008، آژانس به صورت كتبي بر درخواست خود براي ارايه توضيحات بيشتر تاكيد كرد. ايران در پاسخ بر مواضع قبلي خود تاكيد كرده و اعلام داشت كه اين آخرين ارزيابي آن درباره اين موضوع خواهد بود.
ايران اعلام كرد كه تنها سازماني كه در فعاليت چرخه سوخت دخيل بوده و هست سازمان انرژي اتمي جمهوري اسلامي بوده و اين سازمان تماس‌هايي با شركت كيميا معدن براي توسعه مركز اوره اورانيوم در گچين برقرار كرده است. اين تنها پروژه‌اي بود كه اين شركت در آن مشاركت داشته است. از نظر ايران،‌ اسناد ارايه شده ساختگي و اتهاماتي بي‌اساس بوده‌اند.
39- آژانس طي ديدارهاي انجام‌شده در سوم تا پنجم فوريه 2008 مداركي براي بررسي ايران ارائه كرد كه اطلاعات فني اضافي مرتبط با آزمايش چاشني‌هاي انفجاري با ولتاژ بالا، توسعه چاشني سيم انفجاري، آتش هم‌زمان چاشني‌هاي سيم انفجاري چندگانه و معرفي يك آزمايش انفجاري با استفاده از محور 400 متري و قابليت آتش‌زني از راه دور به وسيه ميله‌اي از مسافت 10 كيلومتري بود و همگي اين موارد از نظر آژانس قابل استفاده در تحقيق و توسعه سلاح اتمي هستند. ايران اين مدارك را ساختگي خواند و گفت كه اطلاعات ذكر شده در اين اسناد مي‌تواند به آساني در هر منبع آزاد يافت شود. آژانس طي اين نشست‌ها، معيارها و كار توسعه موشك شهاب 3 را ذكر كرد به ويژه از جنبه‌هاي فني وسيله بازگشتي و به ايران آزمايشي را نشان داد كه يك تصوير رايانه‌اي تهيه شده از سوي ديگر كشورهاي عضو بود تا نقشه نموداري محتواي مخروط داخلي وسيله بازگشتي را نشان دهد. اين نقشه از سوي آژانس اين گونه تخمين زده شد كه احتمالاً مي‌تواند يك وسيله اتمي را حمل كند. ايران در اين باره توضيح داد كه برنامه موشكي آن صرفاً براي استفاده از كلاهك‌هاي متعارف است و همچنين بخشي از برنامه فضايي اين كشور به شمار مي‌رود همچنين اين نقشه نموداري كه در اختيار آژانس قرار گرفته است كاملاً بي‌اساس و ساختگي بود.
40- آژانس طي نشست‌هاي 27 تا 28 فوريه 2008 از ايران خواست تا برخي از اقدامات تهيه و خريداري مواد توسط مراكز ايراني مرتبط با برنامه هسته‌اي اين كشور را كه مي‌توانستند با مطالعات ادعايي بالا ارتباط داشته باشند، شفاف‌سازي كند. اين موارد شامل دوره‌هاي آموزشي محاسبه نوترون، تأثير امواج شوك‌دهنده بر فلز، شكاف غني‌‌سازي يا ايزوتوپ و موشك‌هاي بالستيك بودند. تلاش‌هايي نيز براي تهيه شكاف‌هاي جرقه‌اي، نرم‌افزار موج شوك، منابع نوترون، بخش‌هاي فلزي خاص و تجهيزات اندازه‌گيري تشعشع از جمله طيف سنج گاما انجام شد. ايران در پاسخ مكتوب خود در پنجم فوريه 2008 بيان كرد كه نرم‌افزار شوك PAM به منظور مطالعه هواپيمايي، تصادف خودروها، كيسه‌هاي هوا و طراحي كمربند ايمني تجهيز شد. ايران همچنين استدلال كرد كه دستگاه‌هاي مانيتورينگ تشعشع به منظور محافظت در برابر تشعشعات احتمالي تجهيز شده‌اند. پاسخ تهران درباره تلاش‌ها براي خريداري دوره‌هاي آموزشي بر سر محاسبات نوتروني و شكاف غني‌سازي يا ايزوتوپ، شكاف‌هاي جرقه‌اي، نرم‌افزار موج شوك، منابع نوتروني و تجهيزات اندازه‌گيري تشعشع براي طيف‌سنج گاما هنوز بايد ارائه شود.
41- آژانس طي همان ديدارها شفاف‌سازي درباره نقش برخي مقامات و موسسات و ارتباط آنان با فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران را خواستار شد. همچنين شفاف‌سازي درباره پروژه‌هايي نظير پروژه 4 (غني‌سازي احتمالي اورانيوم) و فعاليت‌هاي تحقيق و توسعه مرتبط با ليزر نيز توضيح خواسته شد. ايران وجود برخي سازمان‌ها و ادارات ذكر شده در اين مدرك و همچنين ارتباط ديگر سازمان‌هاي نام برده شده با فعاليت‌هاي هسته‌اي خود را رد كرد. ايران همچنين همكاري برخي افراد مذكور در اين مدرك را انكار كرد و گفت كه ادعاها درباره نقش افراد ديگر نيز بي‌اساس است. پاسخ ايران به درخواست آژانس براي شفاف‌سازي درباره پروژه 4 و تحقيق و توسعه مرتبط با ليزر هنوز بايد ارائه شود.
42- آژانس در تاريخ 15 فوريه 2008 برگزاري نشست‌هاي بيشتر به منظور ارائه مدارك مضاعف در خصوص مطالعات ادعايي درباره ايران را پيشنهاد كرد و البته پس از اخذ مجوز از سوي كشورهايي كه اطلاعات مذكور را به آژانس داده بودند، صورت گرفت. ايران هنوز به پيشنهاد آژانس در اين باره پاسخ نداده است.
B- فعاليت‌هاي مرتبط با غني‌سازي در حال حاضر
43- در 12 دسامبر 2007، نخستين تهيه فيزيكي اقلام در مركز غني سازي سوخت(FEP) در نطنز انجام و توسط آژانس راستي آزمايي شد. از ابتداي عمليات در فوريه 2007 مجموع 1670 كيلوگرم uf6به آبشارها تزريق شده بود.در بين چيزهاي ديگر اپراتور حدود 75 كيلوگرم UF6 به عنوان محصول غني سازي اعلام شده u-235 3/8 درصد ارائه كرد. محصول تاسيسات بسيار كمتر از ظرفيت طراحي اعلام شده بوده است.هيچگونه استقرار سانتريفيوژها خارج از ناحيه 18 آبشار اصلي وجود نداشته است.كار استقرار شامل تجهيزات و لوله هاي فرعي براي ديگر نواحي آبشارها ادامه مي يابد.از مارس سال 2007 مجموع 9 بازرسي اعلام نشده در FEPانجام گرفته است.تمامي مواد هسته اي در FEP در محدوده و زير نظر آژانس باقي مي ماند.
44.در 8 نوامبر 2007، ايران اعلام كرد كه "موافقت كرد تبادل اطلاعات درباره نسل جديد سانتريفيوژها" در دسامبر 2007 با آژانس بين‌ المللي انرژي اتمي صورت گيرد. (GOV/2007/58 پاراگراف 33). در 13 ژانويه 2008؛ مدير كل آژانس و معاون وي در امور پادماني از سازمان انرژي اتمي و آزمايشگاه تحقيق و توسعه در سركت كالاي الكتريك ديدار كرد و در آنجا اطلاعاتي درباره فعاليت‌هاي تحقيق و توسعه آنجا به وي ارايه شد. اين اطلاعات شامل كار بر چهار طرح سانتريفيوژ ديگر، دو طرح پروانه هاي حساس، پروانه‌هايي مربوط به سانتريفيوژ‌هاي پيشرفته‌تر بود. ايران به اطلاع آژانس رساند كه آزمايشگاه تحقيق و توسعه مشغول توسعه اجزا و قطعات سانتريفيوژي، تجهيزات اندازه‌گيري و پمپ‌هاي خلاء است با اين هدف كه بتواند توانايي توليدي بومي آنها را در داخل كشور داشته باشد.

45- ايران در 15 ژانوبه 2008 اطلاعاتي را به آژانس درباره تاسيسات مربوط به سانتريفيوژ هاي نسل جديد (IR-2) در مركز آزمايشي غني‌سازي سوخت PFEP ارايه كرده و اطلاعات و طراحي‌هاي مربوطه را در اختيار قرار داد. آژانس در 29 ژانويه 2008 اين امر را تاييد كرد كه يك دستگاه واحد آزمايشي IR-2 و 10 دستگاه آبشار آزمايشي IR-2 در مركز آزمايشي غني‌سازي سوخت نصب شده است. ايران گزارش داد كه حدود 800 گرم UF6 به يك ماشين و در تاريخ 22 الي 27 ژانويه 2008 تزريق شد. ايران به آزمايش سانتريفيوژ پي 1 و يك آبشار 10 تايي و يك آبشار 20 تايي و يك آبشار 164 سانتريفيوژي در PFEP بين اكتبر 2007 الي 21 ژانويه 2008 ادامه داده است. ايران در كل 8 كيلوگرم گاز UF6 را به يك پي 1 و آبشار 10 تايي از سانتريفيوژهاي پي1 تزريق كرده است. هنوز ماده‌اي به آبشار 20 تايي و 164 تايي تزريق نشده است. در انتهاي ژانوي 2008 ماشين‌ تك واحدي، 10 واحدي و 20 واحدي برداشته شد و به جاي آنها از دستگاه‌هاي جديد IR-2 استفاده شد. همه اين فعاليت‌ها تحت نظارت و بازرسي‌هاي آژانس انجام شد.

46- معاون مدير كل در امور پادماني و مدير عمليات پادماني در 5 فوريه 2008 از آزمايشگاه در لشكرآباد ديدار كردند. در اين آزمايشگاه فعاليت‌هاي غني‌سازي ليزر در سال 2003 و پيش ‌از آن انجام شد. اين ‌آزمايشگاه اكنون توسط يك شركت خصوصي اداره مي‌شود، اين شركت توليد كننده تجهيزات ليزر براي اهداف صنعتي است. همه اين تجهيزات ليزر پيشين برچيده شده و برخي از ‌آنها در مركز انبار شده است. مديريت شركت اطلاعات جزئي درباره فعاليت‌هاي كنوني و طرحريزي شده ارايه كرده است. اين امر شامل ساخت و سازهاي گسترده جديد بوده و وي گفته كه اين طرح‌هاي در حال انجام نيستند و طرحريزي درباره آنها صورت نگرفته و فعاليت‌هاي غني‌سازي در آن انجام نمي‌شود.
C.فعاليت‌هاي بازفرآوري
47.آژانس به نظارت بر استفاده و ساخت سلول‌هاي داغ در راكتور تحقيقاتي تهران(TRR)، موليبدنيوم، لودين و تاسيسات توليد راديو ايزوتوپ ژنون(تاسيسات MIX) و راكتور تحقيقات هسته‌اي ايران(IR-40) از طريق بازرسيها و راستي آزمايي اطلاعات طراحي ادامه داده است. هيچگونه نشانه اي دال بر تداوم فعاليت‌هاي مرتبط بازفرآوري در اين تاسيسات وجود ندارد. به علاوه ايران بيان داشته است كه فعاليت‌هاي بازفرآوري مرتبط R&d در ايران وجود ندارد كه آژانس صرفا مي تواند با بازرسي از اين تاسيسات آن را تائيد كند.
D.ديگر موضوعات اجرا
E.1.تبديل اورانيوم
49.در جريان فعاليت‌هاي تبديل كنوني در ucf كه در 31 مارس 2007 آغاز شد، تقريبا 120 تن اورانيوم به شكل UF6 تا 2 فوريه 2008 توليد شده بود. اين مقدار، ميزان UF6 توليد شده در ucf از مارس 2004 را به 309 تن مي رساند كه همگي آنها تحت محدوده و نظارت آژانس باقي مي مانند. ايران بيان داشته است كه به جز در اصفهان هيچ فعاليت R&D مرتبط با تبديل اورانيوم انجام نداده است.
E.2
50.در 30 مارس 2007، آژانس از ايران درخواست كرد درباره تصميمش براي تعليق اجراي متن اصلاح شده بخش عمومي ترتيبات كمكي كد 1.3(GOV/2007/22 بندهاي 12-14) تجديد نظر كند اما هيچ پيشرفتي درباره اين موضوع صورت نگرفته است. با اين حال، ايران اطلاعات به روز شده اي درباره PFEP ارائه داده است.
E.3.
51. در 26 نوامبر 2007، آژانس در روسيه سوخت تازه پيش‌بيني شده براي نيروگاه هسته اي بوشهر را قبل از ارسال به ايران، راستي اَزمايي و مهر و موم كرد.

F.خلاصه


52- آژانس توانسته است به راستي آزمايي عدم انحراف مواد هسته اي اعلام شده در ايران ادامه دهد. ايران به آژانس دسترسي به مواد و هسته اي اعلام شده را فراهم كرده است و گزارشهاي لازم حسابرسي مواد هسته اي در ارتباط با مواد و فعاليتهاي اعلام شده هسته اي را ارايه داده است. ايران همچنين به پرسشها پاسخ داده و توضيحات و تفصيلات در مورد مسائل مطرح شده در چارچوب برنامه كاري، را به غير از موضوع مطالعات اتهامي ارايه داده است. ايران دسترسي به اشخاص را در پاسخ به درخواستهاي آژانس فراهم كرده است. اگرچه دسترسي مستقيم به افرادي كه گفته مي شود در ارتباط با مطالعات اتهامي بوده اند فراهم نشده است، پاسخها به صورت مكتوب به بعضي از پرسشهاي آژانس داده شده است.
53-آژانس توانسته است نتيجه گيري نمايد كه پاسخهاي ارائه شده توسط ايران بر اساس برنامه كاري، با يافته هاي آژانس مطابقت دارند- در موضوع آزمايشهاي پلوتونيوم-210 و معدن گچين- يا در تعارض نيستند- در موضوع آلودگي در دانشگاه فني و فعاليتهاي خريد توسط رئيس سابق مركز تحقيقات فيزيك (PHRC) . بنابراين آژانس آن مسائل را ديگر به عنوان موضوعات باقيمانده در اين مرحله نمي داند. اگرچه آژانس بر اساس مقررات و رويه اش همچنان براي تاييد و تقويت يافته هايش و نيز راستي آزمايي اين مسائل به عنوان بخشي از راستي آزمايي كامل بودن اظهارات ايران، ادامه مي دهد.
54- يكي از مسائل عمده باقيمانده مربوط به ماهيت برنامه هسته اي ايران موضوع مطالعات اتهامي در مورد پروژه نمك سبز، آزمايش مواد انفجاري قوي، و محفظه كلاهك موشك مي باشند. اين موضوعي بسيار مهم و مايه نگراني جدي و اساسي در مورد هرگونه ارزيابي ابعاد احتمالي نظامي برنامه هسته‌اي ايران مي‌باشد. آژانس در 3تا 5 فوريه 2008 توانست تعدادي از اسناد مربوطه را به ايران نشان دهد. و همچنان ادعاهاي مطرح شده و توضيحات ارايه شده توسط ايران در پاسخ به اين اسناد را مورد بررسي قرار مي دهد. ايران ادعا مي كند كه اين اتهامات بي اساس هستند و اطلاعات جعل شده اند. همچنين ارزيابي نهايي آژانس نيازمند فهم نقش سند اورانيوم فلزي، و شفاف‌سازي ها در مورد فعاليتهاي خريد بعضي از نهادهاي مرتبط نظامي مي باشد كه هنوز توسط ايران ارايه نشده است. اژانس تنها توانست اجازه يابد كه در 15 فوريه 2008 بعضي از اسناد بيشتر را به ايران نشان دهد. ايران هنوز به درخواست آژانس در همان روز جهت بررسي اين اسناد اضافي در مورد مطالعات اتهامي پاسخ نداده است. بر اساس موارد بالا آژانس هنوز در موقعيتي نيست كه در مورد ماهيت كامل برنامه هسته اي ايران تصميم بگيرد. درعين حال بايستي توجه داشت كه آژانس نه استفاده از مواد هسته اي را در ارتباط با مطالعات ادعايي كشف نموده و نه اطلاعات معتبري را در اين خصوص در اختيار دارد. مديركل مصرانه از ايران مي خواهد كه به صورت فعال با آژانس در بررسي مشروح‌تر اسناد در دسترس درخصوص مطالعات اتهامي كه آژانس مجاز شده است آنها را به ايران نشان دهد، مشاركت نمايد.
55- آژانس اخيرا اطلاعات بيشتري را از ايران دريافت كرده است كه مشابه آنهايي است كه ايران قبلا در پيروي از پروتكل الحاقي ارائه نموده بود و همچنين اطلاعات طراحي روزآمد. در نتيجه آگاهي آژانس در خصوص برنامه هسته اي اظهار شده جاري ايران روشن تر شده است. در عين حال اين اطلاعات به صورت ويژه ارائه شده و مطابق يك رويه كامل و مستمر نيست. مديركل همچنان مصرانه از ايران مي خواهد بعنوان يك اقدام اعتماد ساز مهم كه توسط شوراي حكام درخواست گرديده و به تاييد شوراي امنيت رسيده، پروتكل الحاقي را در اولين زمان ممكن به اجرا درآورد. مديركل همچنين مصرانه از ايران مي خواهد متن اصلاح شده ترتيبات فرعي، بخش عمومي، كد 1/3 در خصوص ارائه سريع اطلاعات طراحي را اجرا نمايد. ايران آمادگي خود را براي اجراي مفاد پروتكل الحاقي ومتن اصلاح شده ترتيبات فرعي، بخش عمومي، كد 1/3، را " در صورتي كه پرونده از شوراي امنيت به آژانس بين المللي انرژي اتمي بازگردد" اظهار داشته است.
56- ايران برخلاف تصميمات شوراي امنيت با ادامه دادن عمليات PFEP ( كارخانه نيمه صنعتي غني سازي سوخت ) و FEP ( كارخانه غني سازي سوخت ) فعاليتهاي مرتبط با غني سازي را به حال تعليق درنياورده است. علاوه بر آن ايران، توسعه نسل جديد سانترفيوژها را آغاز كرد. ايران همچنين به ساخت IR-40 (رآكتور آب سنگين ) و عملياتي ساختن كارخانه توليد آب سنگين ادامه داده است.
57- ايران در خصوص برنامه جاري خود، همچنان به اعتماد سازي درخصوص گستره و ماهيت آن نياز دارد. اعتماد به ماهيت منحصرا صلح آميز برنامه هسته اي ايران مستلزم اين است كه آژانس قادر شود نه تنها در خصوص مواد هسته اي اظهار شده بلكه به همان مرتبه اهميت، درخصوص فقدان مواد و فعاليتهاي اظهار نشده هسته اي در ايران تضمين هايي ارائه دهد. باستثناي موضوع مطالعات اتهامي كه همچنان بعنوان موضوع باقي مانده خواهد ماند، ايران هيچ اطلاعات منسجمي درخصوص احتمال مواد و فعاليتهاي اظهار نشده هسته اي در ايران در اختيار ندارد. ايران اگرچه بطور خاص، برخي اطلاعات مشروح بيشتر را درباره فعاليتهاي جاري خود ارائه داده است، لكن آژانس در موقعيتي نخواهد بود كه قبل از دريافت برخي توضيحات پيرامون ماهيت مطالعات ادعايي، و بدون اجرا شدن پروتكل الحاقي، در جهت ارائه تضمينهاي معتبر مبني بر فقدان مواد و فعاليتهاي هسته‌‌اي اظهار نظر نشده در ايران، پيشرفتي داشته باشد. اين امر بويژه با توجه به سالهاي متعدد فعاليتهاي اظهار نشده در ايران و فقدان اعتماد ناشي از آن، حائز اهميت ويژه مي باشد. بنابراين مديركل مصرانه از ايران مي خواهد تمامي اقدامات لازم خواسته شده توسط شوراي حكام و شوراي امنيت بمنظور ايجاد اعتماد به ماهيت برنامه هسته اي اش به اجرا درآورد.
58- مديركل به نحو مقتضي به گزارش دهي خود ادامه خواهد داد.