در ادامه بررسی دیدگاه کاندیداهای ریاست جمهوری دوره دهم در خصوص حقوق بین الملل، در این پست سعی بر این بود که دیدگاه آقای دکتر محمود احمدی نژاد را به نقد دوستان واگذاریم. لیکن در دوره تبلیغات این دوره نظرات صریحی از ایشان در دست نیست. بنابراین با رجوع به سخنان و دیدگاه های ابراز شده توسط ایشان در گذشته سعی بر این بود تا مخلص کلام در قالب یک مطلب بیان شود. ازاینرو، جامع ترین دیدگاه ایشان در رابطه با حقوق بین الملل مربوط به سخنرانی ایشان در اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به تاریخ سپتامبر سال 2007 بدین منظور برگزیده شد که در حقیقت عصاره دیدگاه ایشان درباره حقوق بین الملل است. این سخنان در قالب کلی موافقین و منکرین حقوق بین الملل قابل نقد و ارزیابی است. در ادامه این دیدگاه منعکس شده و امید است نظر دوستان در این باب و نقد این نظرات به آگاهی جامعه حقوقی کشور از دیدگاه یکی دیگر از کاندیداهای ریاست جمهوری در این حوزه کمک نماید.

دیدگاه آقای احمدی نژاد در خصوص حقوق بین الملل: متن سخنرانی در اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به تاریخ سپتامبر سال 2007:

"برخی از کسانی که خود واضع قوانین بین المللی هستند آشکارا و به راحتی آن را نقض و سیاست تبعیض آلود و دوگانه اعمال می کنند. قانون خلع سلاح اتمی را وضع می کنند ولی هر روز نسل های جدیدی از آن را آزمایش و انبارها را پر می کنند. منشور ملل متحد را تنظیم کرده اند ولی حق استقلال و حاکمیّت بر سرنوشت ملّت ها را محترم نمی شمارند. قراردادهای رسمی خود را به راحتی و با تغییر سیاست زیرپا می گذارند. به قوانین مربوط به حفظ محیط زیست تن نمی دهند. بیشترین تخلف از قوانین توسط چند قدرت جهانی انجام می شود." رئیس جمهور در ادامه سخنان خود ریشه این وضعیت را در دو عامل خلاصه نمود: "بدون تردید عامل اوّل را باید در مناسبات برآمده از جنگ دوّم جهانی جستجو کرد. آنجا که برخی قدرت های پیروز، نقشه سلطه بر جهان را ترسیم و سیاست های خود را نه بر اساس عدالت بلکه بر اساس تضمین منافع پیروزمندان در برابر شکست خوردگان تنظیم کردند. از این رو، سازوکارهای برآمده از این رویکردها و سیاست ها نیز 60 سال است که از حل عادلانه مسائل جهانی عاجز است...برخی قدرت های بزرگ همچنان رفتار پیروزمندان در جنگ جهانی را دارند و سایر دولت ها و ملّت ها، حتّی آنان که در جنگ هیچ مشارکت و دخالتی نداشته اند را شکست خوردگان جنگ به حساب می آورند و از موضع ارباب و رعیّتی، ملّت ها را تحقیر و از آنان باج خواهی می کنند؛ برای خودشان حقوقی برتر قائلند و در برابر هیچ سازمان و مرجع بین المللی پاسخگو نیستند."..."عامل دوّم و مهمتر در رویگردانی برخی از قدرت های بزرگ از اخلاق، ارزش های الهی و آئین پیامبران و نادیده گرفتن دستورات خدای حکیم و همچنین حاکمیت انسان های ناصالح است؛ افراد ناصالحی که نمی توانند خود را اداره و کنترل کنند، چگونه می توانند بر بشریّت حکومت و امور را اصلاح کنند.....ملّت ها مجبور نیستند که تابع بی عدالتی برخی قدرت ها باشند. آنان به دلائلی که ذکر شد شایستگی رهبری و تدبیر امور جهان را از دست داده اند."