متن کامل نامه ایران در پاسخ به نخستین گزارش مدیرکل جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی
جمهوری اسلامی ایران درپی انتشار نخستین گزارش مدیرکل جدید آژانس درباره فعالیت هسته ای کشورمان نامه ای را خطاب به آژانس اراسال کرد. در این نامه سعی شده به ابهامات و بخش های انتقادآمیز گزارش پاسخی ارائه شود. این نامه درباره اجرای پادمان ها در ایران، از طریق نمایندگی کشورمان در وین به آژانس ارسال شده است. نامتعادل بودن این گزارش واکنش کشورهای عضو جنبش عدم تعهد را نیز برانگیخته است. عدم وجود استانداردهای گزارش نویسی تبدیل به محملی برای تفسیرهای گونه گون از گزارش های ارائه شده توسط سازوکارهای بین المللی شده است. امری که ضرورت مورد توجه قراردادن تدوین اصول راهنمای گزارش نویسی و یا نظام مند کردن رویه فعلی، در پرتو صلاحیت های مرجع ارائه کننده گزارش را محرز ساخته است. موضوعی که به نظر تاکنون مورد توجه حقوق دانان و کارگزاران دولتی و اجرایی نهادها و مراجع بین المللی قرار نگرفته است. البته، برخی معتقدند همین رویه برای طرفین ابزار مشابهی برای تفسیر فراهم می کند و تدوین چنین اصولی موجبات تضعیف بیش از پیش موقعیت فعلی طرف مقابل را فراهم خواهد ساخت. اما در جهانی که رسانه ها و ابزارهای جهت دهی افکار عمومی در اختیار و انحصار عده قلیلی قرار دارد که در اختیار منافع و مطامع دول حامی آنها هرگونه پردازش خبری خارج از اراده آن ها را با کمترین ضریب تاثیرگذاری مواجه می سازد، چنین استدلالی خالی از اشکال نیست. در ادامه مطلب می توانید متن کامل نامه ایران و بیانیه کشورهای عضو جنبش عدم تعهد را که در نشست آتی شورای حکام توسط نماینده مصر قرائت خواهد شد، مطالعه نمایید.
ترجمه کامل متن نخستین گزارش آمانو درباره فعالیت های هسته ای ایران
متن کامل نامه آمريكا، روسيه و فرانسه به آژانس: ایران بجای سوخت، رادیو ایزوتوپ بگیرد

---------------------------------------------------------------------
نامه ایران درپاسخ به نخستین گزارش مدیرکل جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره اجرای پادمان ها
I) توضیحات کلی
1- از آنجا که گزارش مدیر کل حسب وظیفه توضیحات جمهوری اسلامی ایران به پرسش ها و همچنین رابطه میان تهران و آژانس را پوشش نداده گزارشی متعادل و واقعی نیست.
2- این گزارش چنان با جزئیات فنی آمیخته شده که موجب سردرگمی گروه های مختلف زیادی از خوانندگان، دیپلماتها، کارشناسان و عامه مردم شده است.
3- تنها پیشرفتی که در این گزارش در مقایسه با گزارش قبلی که توسط مدیر کل سابق آژانس ارائه شده بود وجود دارد فعالیت موفق ایران در غنی سازی اورانیوم تا سطح 20 درصد است که ایران این اقدام را برای تامین سوخت مورد نیاز برای راکتور تحقیقاتی تهران آنهم پس از آنکه پاسخ مسئولانه ای را در برابر خواسته قانونی خود مشاهده نکرد، آغاز کرده است. اما گزارش طولانی مدیر کل با آن سابقه تاریخی و تکرار مسائل بیهوده و فرسوده از قبیل مطالعات ادعایی و لپ تاپ آمریکایی به همراه جزئیات موجب سردرگمی خوانندگان شد. مطالعات ادعایی شامل اتهامات بی اساسی درباره موشک، حداکثر قابلیت حمل بار و قدرت انفجار بالا بود که چهار سال قبل مطرح شد و به همین دلیل این موضوع مطلب جدیدی نیست. به نظر می رسد اداره پادمان ها قصد تازه کردن خاطرات اعضای شورای حکام و یا کمک به اعضای جدید در مورد هزینه های سردرگمی عمومی و زیر سوال بردن اعتبار آژانس را داشته است.
4-متعاقب ابلاغ رسمی ایران در تاریخ 8 فوریه 2010 که تصمیم به آغاز فعالیت غنی سازی تا سقف 20 درصد گرفته، ایران این کار را از تاریخ 9 فوریه و پس از آنکه آژانس به صورت رسمی از وصول ابلاغ ایران خبر داده و در همان روز به ایران اطلاع داد که بازرسان هم اکنون راهنمایی شده اند تا در تاریخ 9 فوریه در نطنز حاضر باشند، آغاز کرد.
[نقل شده از نامه آژانس به تاریخ 8 فوریه 2010 نوشته سرپرست بخش عملیاتی B اداره پادمان ها:
من به نامه شما در تاریخ 8 فوریه 2010 اشاره کرده (Ref.M/137/315/5009) و مایلم به شما اطلاع دهم که بازرسان ما در تاریخ 9 فوریه به منظور تفکیک آب بندی در سیلندر 30B حاوی LEU در تاسیسات نطنز خواهند بود، این حضور به منظور حفظ و ادامه آگاهی در زمان سری کردن مجدد سیلندر 5B و آب بندی سیلندرهای 30B و 5B پس از تائید است.
در همین روز بازرسان همچنین در جریان تمام اقدامات برای اجازه دادن به اپراتور برای جایگزینی قطعات 30B از جعبه ها قرار می گیرند.]
اگر چه سانتریفیوژها مورد استفاده برای این منظور هم اکنون تحت نظارت پادمان ها شامل مراقبت 24 ساعته توسط دوربین های آژانس، و بازرسی های معمول از جمله بازرسی های بدون اعلام قبلی هستند اما با این وجود ایران تصمیم گرفت تا به آژانس اطلاع داده و بازرسان را دعوت کند تا در زمان آغاز فعالیت جدید در محل حضور داشته باشند. در نتیجه متن پاراگراف 11 گزارش مدیر کل آژانس با حقایق موجود مغایر بوده و گمراه کننده است.
5- این حقیقت که تمام مواد هسته ای ذکر شده تحت نظارت کامل و محاسبه و بازرسی آژانس بوده در گزارش مدیر کل قید نشده است.
6- ذکر این حقیقت که موارد مطالعات ادعایی فاقد اعتبار بوده و صحت ندارند همانند آنچه در گزارش های قبلی آمده بود در گزارش جدید از قلم افتاده است.
7- گزارش مدیرکل فاقد هرگونه مرجعی درباره این حقیقت است که آمریکا به آژانس اجازه نداده تا موارد مرتبط با مطالعات ادعایی را در اختیار ایران قرار دهد ، برای مثال آنچه پیش از این ذکر شده لپ تاپ آمریکایی، و این در حالی بود که بر اساس برنامه کاری (وورک پلن ) (INFCIRC/711) توافق شده با ایران آژانس می بایست موارد مطالعات ادعایی را در اختیار تهران قرار می داد، بنابراین فعالیت راستی آزمایی آژانس به خطر افتاده و اعتبار آن خدشه دار شده است.
8- در گزارش مدیر کل برخی مفاهیم با یکدیگر آمیخته شده و به جای "تمام مواد هسیته ای" از عبارت "مواد هسته ای" استفاده شده و هچنین موضوع "اطمینان از نبود مواد هسته ای اعلام نشده"، در متن توافق جامع پادمان ها (CSA ) و پروتکل الحاقی، به ترتیب در یک وضعیت غیر حرفه ای همکاری کامل ایران بر اساس توافق جامع پادمان ها را زیر سوال برده و افکار عمومی را گمراه کرده است.
II) توضیحات ویژه
گزارش ارائه شده از سوی دبیر خانه آژانس برای مدیر کل جدید در مورد اجرای پادمان ها بر اساس توافق پادمان ها در جمهوری اسلامی ایران به رغم برخی کاستی ها یک بار دیگر بر همکاری ایران با آژانس تاکید کرد.
مواردی که در ادامه ذکر می شود چند نمونه از همکاری های ایران هستند که در گزارش جدید به آنها اشاره شده است:
A) نظارت کامل پادمان های فعالیت های غنی سازی و مواد در نطنز
1- مواد هسته ای در نطنز ( شامل مواد خام، تولیدات و اضافات ) همانند تمامی آبشارهای نصب شده و مواد خام و ایستگاه های خارج شده، در محدوده نظارت و بازرسی آژانس بوده اند. (پارگراف پنجم )
2- نتایج بدست آمده از نمونه های محیطی برداشت شده از نطنز در تاریخ 21 نوامبر 2009 نشان می دهد که حداکثر سطح غنی سازی اورانیوم که توسط ایران اعلام شده مطابق با "طرح اطلاعات پرسشنامه" ( DIQ ) ( برای مثال کمتر از 5 درصد غنی سازی U-235 ) بوده و از آن فراتر نرفته است.( پارگراف 6 )
3- از زمان آخرین گزارش، آژانس به صورت موفقیت آمیز چهار بار اقدام به بازرسی از قبل اعلام نشده از تاسیات نطنز کرده، که شمار این گونه بازرسی ها از مارس 2007 به 35 مورد رسید.( پاراگراف 6 )
4- بین 14 و 16 سپتامبر 2009، آژانس یک مورد PIV را در نطنز انجام داد، نتایج این بازرسی ها مطالب اعلام شده از سوی ایران را تائید می کند. (پارگراف 7 )
5- در تاریخ 14 فوریه 2010 ایران در حضور بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی در حدود یک هزار 950 کیلوگرم UF6 غنی شده در سطح پائین را از ایستگاه FEP به PFEP منتقل کرد. ( پاراگراف 12 )
6- بازرسان آژانس سیلندر حاوی مواد برای تغذیه ایستگاه را آب بندی کردند. ایران نتایج طیف سنجی جرمی را در اختیار آژانس قرار داد. ( پارگراف 12 )
B) فعالیت های تائید کننده در سایت غنی سازی سوخت فوردو ( FFEP )
7- مقامات آژانس با مقامات ایرانی در تاریخ های 25 و 28 اکتبر 2009 دیدار کردند، در آن زمان طرح تائید اطلاعات (DIV ) ( راستی آزمایی ) در فوردو در حال انجام بود. ( پارگراف 14 )
8- در سه مورد از آنها ( در مجموع پنج DIV ) آژانس اقدام به جمع آوری نمونه های محیطی کرد.
C) فعالیت های بازفرآوری
9- آژانس به پایش ( مونیتور) استفاده و ساخت سلول های داغ در راکتور تحقیقاتی تهران (TRR ) و تولید فلز دیرگداز ( مولی بدوم)، ید و رادیو ایزوتوپ گزنون ادامه داد. (پاراگراف 18 )
10- آژانس بازرسی و DIV در راکتور تحقیقاتی تهران در تاریخ 11 نوامبر 2009 و 23 ژانویه 2010 در تاسیات MIX را انجام داد. هیچ نشانه ای از فعالیت بازفرآوری و فعالیت های وابسته به آن در این مراکر مشاهده نشد. (پاراگراف 18 )
D) واحد تولید سوخت ( FMP )
11- در 13 ژانویه 2010، آژانس DIV را در واحد تولید سوخت انجام داد. این اقدام آژانس تائید کرد که هیچ گونه تجهیزات فرآوری شده ای در این واحد نصب نشده و هیچ مجموعه جدید نیز به آن اضافه نشده است. میله ها و پلت ها ( مواد خام ) از ماه می 2009 تولید شده بودند. ( پارگراف 22 )
E) موارد دیگر
12- در تاریخ 8 فوریه 2010 آژانس یک مورد DIV را در راکتور IR-40 اراک انجام داد. آژانس تائید کرد که ساخت تاسیسات در حال انجام است. (پاراگراف 23 )
13- تحت پوشش نامه تاریخ 11 فوریه 2010 ایران یک DIQ به روز شده را برای UCF ارائه کرد. ( پاراگراف 25 )
14-تحت پوشش نامه ای به تاریخ 13 دسامبر 2009 ایران یک DIQ به روز شده برای UCF که حاوی آن بود، موارد دیگر، و طرح بندی آزمایشگاه را ارائه کرد. (پاراگراف 26 )
15- در 17 ژانویه 2010 آژانس یک مورد بازرسی و DIV را در UCF انجام داد ( پاراگراف 27 )
16- حجم کلی اورانیوم به صورت UF6 تولید شده در UCF ... به عنوان موضوعی در محدوده آژانس و بازرسی آن باقی ماند. (پاراگراف 27 )
17- در تاریخ 9 ژانویه 2010 آژانس یک مورد DIV را در آزمایشگاه تحقیقاتی چند منظوره جابر بن حیان (JHL ) تهران انجام داد. (پاراگراف 37 )
نتیجه همکاری مداوم جمهوری اسلامی ایران با آژانس به این صورت در آمد که "آژانس به راستی آزمایی عدم انحراف مواد هسته ای اعلام شده در ایران ادامه می دهد"... (پاراگراف 46 )
وین 24 فوریه 2010
---------------------------------------------------------------------
بيانيه جنبش عدم تعهد در خصوص اجراي موافقتنامههاي پادمان NPT و مقررات مربوط به قطعنامههاي 1737 (2006)، 1747(2007)،1803(2008) و 1835 ( 2008) شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران، بند (c) دستور كار نشست شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي 14 ـ 10 اسفندماه 88
آقاي رئيس
1 ـ جنبش عدم تعهد مايل است مراتب تشكر خود را از مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي آقاي يوكيا آمانو به خاطر گزارش وي در خصوص اجراي موافقتنامه پادمان در جمهوري اسلامي ايران مندرج در سند 2010/10 / GOV ابراز نمايد.
2 ـ قبل از بيان نقطه نظراتمان در خصوص گزارش مديركل، جنبش عدم تعهد مايل است مواضع اصولي خود را درباره اين موضوع مورد تاكيد قرار دهد.
a. جنبش عدم تعهد بر حق اوليه و غيرقابل انكار كليه كشورها براي توسعه، تحقيق، توليد و استفاده از انرژي اتمي براي مقاصد صلحآميز، بدون هرگونه تبعيض و منطبق با تعهدات قانوني مترتب، تاكيد مينمايد، بنابراين هيچ موردي نبايد به گونهاي تفسير شود كه منجر به ايجاد ممنوعيت يا محدوديت حقوق كشورها در توسعه انرژي اتمي براي مقاصد صلحآميز شود. انتخابها و تصميمات كشورها، شامل موارد (مربوط به) جمهوري اسلامي ايران، در زمينه استفادههاي صلحآميز از فنآوري هستهاي و سياستهاي چرخه سوخت ميبايست محترم شمرده شوند.
b. جنبش عدم تعهد، آژانس بينالمللي انرژي اتمي را به عنوان تنها مرجع ذيصلاح براي راستي آزمايي تعهدات پادماني مترتب بر اعضا مورد شناسايي قرار داده و تاكيد مينمايد كه هيچ فشار يا مداخله ناواردي در فعاليتهاي آژانس به ويژه در فرآيند راستي آزمايي كه ميتواند بازدهي و اعتبار آژانس را به مخاطره اندازد، نميبايستي وجود داشته باشد.
c. جنبش عدم تعهد بر تفاوت بنيادين ميان وظايف قانوني كشورها وفق موافقتنامههاي پادمان مربوط به آنها هرگونه اقدامات اعتماد ساز كه به طور داوطلبانه اتخاذ ميگردند تاكيد نموده و اين كه اين امر موجد وظايف پادماني قانوني نيست.
d. جنبش عدم تعهد تاسيس منطقه عاري از سلاح هستهاي ( NWFZ) در منطقه خاورميانه را بعنوان گامي مثبت در راه نائل شدن به هدف خلع سلاح هستهاي جهاني مورد توجه قرار داده و مراتب حمايت خود از تاسيس چنين منطقهاي مطابق با قطعنامههاي مربوطه مجمع عمومي و شوراي امنيت را تكرار ميكند.
e. جنبش عدم تعهد مصونيت فعاليتهاي هستهاي صلحآميز را مورد تاييد مجدد قرار داده و تاكيد مينمايد هر گونه حمله يا تهديد به حمله بر عليه تاسيسات هستهاي صلحآميز اعم از در حال فعاليت يا در حال ساخت كه بشريت و محيط زيست را در معرض خطر جدي قرار داده و نقض عمده حقوق بينالملل، اصول و اهداف منشور ملل متحد و آييننامه آژانس بينالمللي انرژي اتمي محسوب ميشود، تاكيد مينمايد. جنبش عدم تعهد نياز به تدوين سند مذاكراتي چند جانبه جامع براي اعلام ممنوعيت حملات يا تهديد به حملات بر تاسيسات هستهاي مختص استفادههاي صلحآميز از انرژي هستهاي را تصديق مينمايد.
f. جنبش عدم تعهد قويا معتقد است كه كليه پادمانها و موضوعات راستي آزمايي منجمله موارد مربوط به ايران ميبايست در چارچوب آژانس بينالمللي انرژي اتمي و براساس مباني حقوقي و فني حل و فصل گردد. علاوه بر آن جنبش عدم تعهد تاكيد دارد كه آژانس ميبايست به كار خود براي حل موضوع هستهاي ايران در چارچوب اختيار و اساسنامه آژانس ادامه دهد.
g. عدم تعهد تاكيد مينمايد كه ديپلماسي و گفتگو از طريق صلحآميز و همچنين مذاكرات محتوايي بدون پيش شرط بين طرفهاي ذيربط ميبايستي بعنوان تنها روشهايي كه از طريق آنها يك راه حل فراگير و پايا براي موضوع هستهاي ايران قابل دستيابي است، باقي بماند.
3 ـ جنبش عدم تعهد ملاحظه مينمايد كه گزارش اخير مديركل شامل اشارات زيادي به وقايعي است كه قبل از گزارش سابق مندرج در سند 74 / 2009 / GOV مورخ 16 نوامبر 2009 رخ دادهاند. جنبش عدم تعهد همچنين ملاحظه مينمايد كه گزارش پاسخهاي ارائه شده از سوي ايران به آژانس در موارد متعدد را منعكس نساخته است.
4 ـ جنبش عدم تعهد ملاحظه مينمايد كه مديركل بار ديگر بيان داشته كه آژانس قادر بوده است و راستي آزمايي عدم انحراف مواد هستهاي اظهار شده در ايران ادامه دهد.
5 ـ جنبش عدم تعهد همچنين ايران را به افزايش همكارياش با آژانس به منظور ارائه تضميني معتبر در خصوص عدم وجود مواد و فعاليتهاي هستهاي اعلام نشده در ايران، در چارچوب شرح وظايف آژانس ترغيب مينمايد.
6 ـ جنبش عدم تعهد با نگراني تبعات احتمالي فاصله گرفتن از زبان استاندارد راستي آزمايي در بخش خلاصه گزارش مديركل جايي كه بيان ميدارد: "ايران ميبايستي همكاري لازم را براي اين كه به آژانس اجازه دهد كه تاييد نمايد كليه مواد هستهاي ايران در فعاليتهاي صلح آميز قرار دارند " مورد ملاحظه قرار ميدهد و مايل است در اين خصوص از دبيرخانه درخواست توضيح نمايد.
7 ـ عدم تعهد از همكاري مستمر بين آژانس و ايران همانگونه كه در آخرين گزارش مديركل ذكر شده استقبال نموده و در اين رابطه موارد زير را متذكر ميشود:
A. فعاليتهاي توليد مواد هستهاي، خصوصا مواردي كه به غنيسازي مربوط ميشود همچنان تحت اقدامات كنترلي و نظارتي آژانس قرار داشته و تا به آن تاريخ نتايج نمونه برداريهاي محيط زيستي در كارخانه غنيسازي سوخت FEP در نطنز و كارخانه نيمه صنعتي غنيسازي سوخت (PFEP) دلالت بر آن دارد كه عمليات كارخانهها منطبق بر موارد اظهار شده بوده است. آژانس از زمان آخرين گزارش 4 بازرسي سرزده را به طور موفقيت آميز به انجام رساند. از مارس 2007 در مجموع 35 مورد بازرسي سرزده در FEP انجام شده است.
b. آژانس تاييد نموده است كه كارخانه غنيسازي سوخت فوردو (FFEP) با اطلاعات طراحي ارائه شده از سوي ايران مطابقت داشت و تاسيسات در مرحله پيشرفت ساخت قرار داشت اگرچه هيچ سانتريفيوژي به تاسيسات وارد نشده است. آژانس پس از گزارش قبلي چهار راستي آزمايي اطلاعات طراحي (DIV) را به انجام رسانده است. از اكتبر 2009 در مجموع 5 راستي آزمايي اطلاعاتي طراحي (DIV) در كارخانه نيمه صنعتي غنيسازي سوخت انجام شده است.
C. آژانس به نظارت بر استفاده و ساخت سلولهاي داغ در تاسيسات هستهاي مربوطه در ايران ادامه داده و هيچگونه شواهدي دال بر اينكه فعاليتهاي جاري بازفرآوري وجود داشته، در اين تاسيسات مشاهده نشده است.
D. آژانس ارزيابي خود را درباره نتايج راستي آزمايي موجودي فيزيكي (PIV) انجام شده در كارخانه توليد سوخت (FMP) در اوت 2009 را نهايي نموده و نتيجه گرفته است كه فهرست موجودي مواد هستهاي در FMP كه ايران اظهار داشته با اين نتايج انطباق دارد. ايران امكان دسترسي آژانس به رآكتور آب سنگين را در اراك ( 40ـ IR) فراهم ساخت و آژانس قادر شد راستي آزمايي اطلاعات طراحي را انجام دهد. آژانس تاييد نمود كه احداث تاسيسات در حال انجام است.
8 ـ جنبش عدم تعهد ملاحظه مينمايد كه به نظر مديركل "مدت زماني كه ايران براي اعلام در خصوص تغييرات مربوطه ايجاد شده در PFEP فراهم آورد براي آژانس براي اينكه بتواند رويههاي موجود پادماني را تنظيم نمايد، ناكافي بود. در اين رابطه جنبش عدم تعهد ايران را به ارائه اطلاعات طراحي درباره تاسيسات هستهاياش مطابق با موافقتنامه پادمان جامع اين كشور با آژانس ترغيب مينمايد.
9 ـ جنبش عدم تعهد از درخواستهاي پيشين مديركل خطاب به آن دسته از اعضايي كه اطلاعاتي را در ارتباط با "مطالعات ادعايي " به دبيرخانه ارائه كردهاند. براي موافقت با اينكه آژانس تمامي اسناد مربوطه را با ايران ارائه نمايد، كاملا حمايت مينمايد. جنبش عدم تعهد يكبار ديگر نگرانيهاي خود را نسبت به ايجاد موانع در اين خصوص كه فرايند راستي آزمايي آژانس را با مانع مواجه ميسازد. ابراز ميدارد. جنبش عدم تعهد در اين رابطه، خاطر نشان ميسازد كه مديركل قبلاً گزارش نموده:
a. آژانس به طور مستقل ابزارهاي محدودي را براي اثبات صحت مدارك ارائه شده كه اساس مطالعات ادعائي را تشكيل ميدهند در اختيار دارد.
b. محدوديتهاي اعمال شده از سوي برخي اعضا در قبال در اختيار گذاشتن اطلاعات به ايران، انجام مذاكرات مشروح را با ايران در اين خصوص براي آژانس مشكلتر ميسازد.
10 ـ با مدنظر قرار دادن تحولات ياد شده بالا و همچنين گزارشهاي قبلي مديركل در خصوص اجراي برنامه عمل "تفاهم نامه جمهوري اسلامي ايران و آژانس در خصوص مداليتي حل و فصل موضوعات باقي مانده " ( 711 / INFCIRC) جنبش عدم تعهد كماكان منتظر است كه اجراي پادمان در ايران به صورت عادي به انجام برسد.
11 ـ جنبش عدم تعهد موضوع اصولي خود را مبني بر اينكه ديپلماسي و گفتگو تنها راه براي حل بلند مدت موضوع هستهاي ايران ميباشد، تصريح مينمايند، جنبش عدم تعهد بدين منظور همه كشورهاي عضو را نسبت به مشاركت مثبت تشويق مينمايد.